Wednesday, September 1, 2010

مصطفی تاج زاده در تحلیل شعارهای روز قدس :سبزها روشهای سرکوب را چه در ایران و چه اسراییل محکوم می کنند

سبزها روشهای سرکوب را چه در ایران و چه اسراییل محکوم می کنند

مصطفی تاج زاده در تحلیل شعارهای روز قدس
جرس: در آستانه روز قدس، پاسخهای مصطفی تاج زاده به پرسشهایی در مورد شعارهای سال گذشته مردم در روز قدس پاسخ گفت و تاکید کرد که سبزها خود را همچون فلسطيني‌ها تحت محاصره جرياني مي بيند كه از دل آن برخوردهاي اوين- كهريزكي بيرون آمده است لذا روش‌هاي سركوبگر را در هر جا محكوم مي‌كنند.

وی در خصوص شعار " نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران که واکنشهای زیادی بهمراه داشت خاطر نشان کرد:  بين شعارهاي زيبا و مشتركي كه در روز سبز قدس سال 88 طنين افكن شد، شعار "نه غزه، نه لبنان- جانم فداي ايران" برجسته‌تر شد و مورد توجه دو گروه و دو رسانه متضاد داخلي و خارجي قرار گرفت كه هر يك از آن ها با توجه به كمبود امكانات رسانه‌اي جنبش سبز و بر مبناي انگيزه‌هاي متفاوت، استفاده خاص خود را از آن شعار نمودند كه در اغلب موارد بر خلاف خواست شعاردهندگان بود. به نظر من طرح آن شعار از يك جنبه به دليل نوعي واكنشي بودن آن در برابر سوءاستفاده حزب پادگاني از صهیونیزم ستیزی غیردموکراتیک درخور تأمل است، اگرچه خود به دلایلی بين سبزها موجد اختلاف نظر شده است. من دليل واقعي طرح اين شعار را افشاي اين نكته مي‌دانم كه حزب پادگاني با سر دادن شعارهای رادیکال ضداسرائیلی و در پوشش دفاع از مردم غزه و لبنان می کوشد نقض آشكار حقوق مسلم ايرانيان را پنهان كرده و به فراموشي بسپارد. روش فوق نه تنها حقوق هم‌وطنان ما را نقض می کند، بلکه به استقلال، تماميت ارضي ومنافع ملي هم آسیب مي‌رساند. طرح شعار مزبور واكنش به معيارهاي دوگانه تندروكه اسرائیل‌ستیزی آن هم صورتي غیردموکراتیک دارد و هدف اصلی‌اش اسرائیلي نمایاندن منتقدان يكه سالاري حزب پادگاني به منظور سركوب آنان و ساكت و مرعوب كردن ملت ایران است. به همين دليل بعيد مي‌دانم حتي يك نفر از ايرانياني كه خواهان به رسميت شناخته شدن "حق تعيين سرنوشت" خود هستند و "ايران را براي همه ايرانيان" مي خواهند، فلسطيني‌ها را حاكم بر سرنوشت خويش ندانند يا "لبنان را براي همه لبناني ها" نخواهند و طرفدار توسعه طلبی رژیم اسرائیل و روش های سرکوبگر آن عليه مردم منطقه باشند. در واقع ميتوان چنين برداشت كرد كه اکثر قریب به اتفاق کسانی که اين شعار سر داده‌اند، قطعاً مخالف محاصره غير انساني مردم ستمديده "غزه" هم هستند، اما خواسته اند با اين شعار سوءاستفاده حزب پادگاني را از دفاع ابزاري از مردم غزه محكوم کنند، چرا كه آثار سوء ديپلماسي ماجراجويانه حزب پادگاني را متوجه ايران و ايرانيان می دانند.

 تاج زاده معتقد است: تفاوت نگرش مردمی و نگاه حزب پادگانی درباره فلسطین را می توان در روز قدس سال گذشته مشاهده كرد. شعار"فلسطین،فلسطین-ماهم مثل توهستیم" همچون شعارهاي «چه تهران چه غزه -كشتن مردم بسه» و «ايران شده فلسطين» به نحو خودجوش در آن روز در خيابان تهران سرداده شد. يكي از فعالان سبز نقل مي‌كند هنگامي كه موج اين شعار در جايي دور از مبداء خود به حوالي خيابان شادمان رسيد، دختري دبيرستاني فرياد زد: «فلسطين، فلسطين -ما بدتر از تو هستيم»! همين شعار ساده وصریح و صميمي به سرعت توسط مردم تكرار شد و موج‌وار پيش رفت. بنابراین درهمان روز قدس نشان داده شدكه سبزها خود را همچون فلسطيني‌ها تحت محاصره جرياني مي بيند كه از دل آن برخوردهاي اوين- كهريزكي بيرون آمده است لذا روش‌هاي سركوبگر را در هر جا محكوم مي‌كنند. در واقع همسان‌بيني وضعيت كنوني كشور با ظلمي كه بر ملت فلسطين مي‌رود همدلي مردم را نيز برمي‌انگيزد. به همين دليل معتقدم وجه غالب همه شعارها، در دفاع از حقوق ملت ایران و محکوم کردن سیاست ها و عملکرد حزب پادگانی بود، هر چند آن شعار خاص موجب اختلاف نظر در بخش هايي از سبزها شده باشد. به تعبير مهندس عبدالعلي بازرگان اگر مردم ما از رفتار حاكميت دل چركين نبودند، «به اختيار و انتخاب خودشان پيشاپيش كاروان‌هاي دريايي كه به غزه رفتند، دريا دلي خودشان را بيش و پيش از همه در حمايت از مردم مظلوم غزه براي جهانيان به نمايش مي‌گذاشتند». 


به گزارش امروز، وی با اشاره به شعارهای حمایتی مردم در انقلاب اسلامی تصریح کرد: جالب آن كه در دوران قبل از انقلاب اسلامي، شعار آزاديخواهي ايرانيان براي مردم فلسطين در طول شعار رهايي بخش ملي جا داشت و نه در عرض یا حتی در مقابل آن. نسل انقلاب روزهايي را به خاطر مي‌آورد كه سخنراني‌هاي مرحوم فخرالدين حجازي به دليل مضمون فلسطيني ،ضد صهیونیستی و آزاديخواهانه آن جاذبه خاصي برايش داشت. شعارهای ضداسرائیلی در شرايط خفقان و ديكتاتوري فضاي جديدي مي‌گشود و ما در لحظه حمايت از فلسطين احساس مي‌كرديم خودمان آزاد مي‌شويم. درواقع در دوراني كه انسداد مطلق سياسي كمترين تظاهرات آزاد را به يك روياي دست نايافتني تبديل كرده بود، سخنراني‌هاي وی كه با عناوين «متينگ عاشورا» و «ميتينگ اسلامي» اشتهار يافت ،در حكم تحقق آن ردپاي بزرگ آزادي بود، استاد حجازي در آغاز دهه پنجاه خورشیدی يعني در اوج ديكتاتوري و جشن‌هاي دو هزار و پانصد ساله اعلام کرد: «اين ازدحام كبير، اين "ميتينگ اسلامي" نمايانگر آن است كه بر خلاف نقشه بيگانگان كه تصور مي كنند ملت‌هاي اسلامي ضعيف و ناتوان هستند، ما داراي مكتب زنده اي هستيم» . به اين ترتيب براي لحظاتي هر چند كوتاه اما به ياد ماندني ابرهاي اختناق از آسمان شهر ما كنار مي رفت و به بركت عاشوراي حسيني حال وهوايي آزاديخواهانه و عدالت‌طلبانه به خود مي گرفت.در اين قبيل سخنراني ها بين عاشورا و مبارزه با ظلم و ديكتاتوري اتصال تاريخي برقرار مي شد و مهارت هاي گفتاري سخنران نیز بي آن‌كه نامي از شاه ببرد افشاگر پيوند ارتجاع عرب و ديكتاتوري بومي بود؛«اين يك نوع ارتجاع سياسي است كه پس از حكومت الهي پيغمبر به وجود آمده است، و اين دودمان ننگین كوشيدند دوباره پرده تاريكي بر اردوگاه مترقي جامعه اسلامي بپوشانند و خود به فساد وتجاوز و ديكتاتوري و گناه بپردازند.»(سخنرانی در بازار کفاش ها ،عاشورای 1350 خورشیدی) 
 

 وی بر این باور است که هيچ سبزي خود را در جایگاه و هم موضع با رژیم اسرائیل نمی بیند و اعمال ضد حقوق بشري آن رژيم را عليه مردم فلسطين تأیید نمی کند. همچنان كه دیدار كسي كه خود را وابسته به يكي از شهداي جنبش سبز می خواند با مقامات اسرائيلي، با محکومیت قاطع سبزها مواجه شد. در حال حاضر مسأله آن است كه هر جرياني به واقع ضد اسرائيلي است همان روش های سرکوب گر و غير انساني را كه صهیونیست ها علیه شهروندان عرب اعمال می کنند، خود علیه هم وطنان ایرانی‌اش به کار نگيرد. ایرانیان از آنجا كه در موارد بسياري مانند فلسطینی ها با نقض آشكار حقوق مسلم خود مواجه‌اند در برابر اين روش ها واكنش دارند. این وضعيت فقط با تأمین و رعایت حقوق ایرانیان و منافع ملي تغيير خواهد يافت، نه با سرکوب بیشتر.


تاج زاده به دنبال شکایت از سردار مشفق به زندان فراخوانده شد. وی در اولین ملاقات کابینی با همسرش بار دیگر تیم کودتا را به مناظره دعوت کرد. 


--
سبز مي مانيم، تا هميشه