Thursday, April 7, 2011

عدم خشونت به مثابه‌ی تکلیفی راهبردی

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


رامین جهانبگلو و روبرتو توسکانی

بیست و پنجم مارس سال جاری، کریم سجادپور از موسسه کارنگی میزبان گفتگویی میان رامین جهانبگلو استاد دانشگاه و نظریه‌پرداز سیاسی ایرانی و روبرتو توسکانی سفیر سابق ایتالیا در تهران بود. جهانبگلو و توسکانی معتقدند که برغم تمایل رژیم ایران به سرکوب خشونت‌آمیز معترضان، عدم خشونت بهترین گزینه راهبردی برای مخالفان است. متنی که در ادامه مشاهده می‌کنید؛ ترجمه خلاصه‌ای از برجسته‌ترین نکات مطرح شده در این میزگرد است.


خشونت دموکراسی نمی‌آورد؛ جهانبگلو می‌گوید انقلاب خشن مجال آن نوع از آشتی و گفت‌وگویی را که برای ساختن یک دموکراسی لازم است نمی‌دهد. میانه‌روها با پذیرفتن خشونت رژیم تازه پس از انقلاب در ماجرای اعدام مخالفان اشتباه کردند چون این کار زمینه را برای استفاده‌‌ی رژیم از سرکوب در آینده فراهم کرد. توسکانی افزود که معترض بودن از انقلابی بودن بهتر است. معترضان همیشه اتوریته را زیر سؤال می‌برند در حالی که انقلابیون آخر کار ناگزیر به دفاع از وضعِ موجودِ تازه می‌شوند.


خشونت جواب نمی‌دهد؛
توسکانی می‌گوید جنبش‌های عدم خشونت به طور تاریخی کارنامه‌ی موفق‌تری نسبت به جنبش‌های خشن دارند. به گفته‌ی جهانبگلو، در ایران، تنش‌های خشن می‌تواند به سود رژیم تمام شده و مایه‌ی تقویت آن شود. رژیم سلاح‌های بیشتری دارد و در استفاده از خشونت از مخالفان که قوی‌ترین مزیت‌شان سرمایه‌ی اخلاقی است بهتر عمل می‌‌کند.


پیشرفت مخالفان در ایران؛ اکنون که بسیاری از رهبران مخالفان در زندان یا تبعید هستند و تظاهرات خیابانی به خاطر حضور سنگین نیروهای امنیتی کنار گذاشته شده است، چشم‌انداز جنبش دموکراسی‌خواهانه‌ی ایران ممکن است تیره به نظر آید. اما به گفته‌ی جهانبگلو و توسکانو، دلایل مهمی برای امیدواری وجود دارد.


رهبران ایران ترسیده‌اند؛ جهانبگلو می‌گوید که اگر جنبش سبز به شدت باعث تهدید رژیم نشده بود، آن‌ها به این شدت به سرکوب مخالفان سبز نمی‌پرداختند.


رژیم مشروعیت‌اش را از دست داده است؛
جهانبگلو می‌گوید که رژیم با سرکوب تظاهرات مسالمت‌جویانه پیش‌تر از این به مشروعیت خود در میان مردم ایران صدمه زده است.


پایگاه اجتماعی دموکراسی تثبیت شده است؛ جهانبگلو در توضیح می‌گوید که جنبش سبز در سال ۸۸ متولد نشده است. روشنفکران، دانشجویان، جنبش‌های حقوق زنان که پس از پایان جنگ ایران و عراق شکل گرفتند، در طی دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی یک جامعه‌ی مدنی قوی را ساختند. توسکانی می‌گوید که وقتی که در ایران تغییری رخ می‌دهد به این دلیل است که فرهنگ سیاسی چنان تغییر کرده است که رژیم دیگر نمی‌تواند به قدرت بچسبد. فرهنگ سیاسی جدید پایدارتر خواهد بود.


چالش‌های پیش روی مخالفان؛ مخالفان به رغم این پیشرفت راهی دشوار در برابر خود دارد و باید بر چند مانع کلیدی غلبه کند:
رهبری؛ مخالفان یک رهبر مشخص و روشن ندارند که هم مایه‌ی قوت است و هم مایه‌ی ضعف. از یک سو، این جنبش را به این دلیل نمی‌توان به آسانی از پا در آورد و فلح کرد و با تمام دستگیری‌های گسترده‌ی رهبران‌اش این جنبش هنوز پا بر جاست. توسکانی می‌گوید که با تمام این‌ها این جنبش فاقد هماهنگی و یک راهبرد سیاسی روشن و مهارت‌های لازم برای پیش بردن راهپیمایی‌هاست.


عامل اجتماعی-اقتصادی؛ جنبش سبز به صورت پدیده‌ای عمدتاً متعلق به طبقه‌ی متوسط ظاهر شد که برای اعاده‌ی حقوق سیاسی از دست رفته‌ی خود در انتخاباتی دست‌کاری شده تظاهرات کرد. اما، به گفته‌ی توسکانی، جنبش سبز برای ایجاد پایگاهی پایدارتر باید با نفوذ پوپولیستی محمود احمدی‌نژاد مقابله کند و طبقات فرودست را متقاعد کند که نوع تازه‌ای از رژیم پیشرفت اجتماعی و اقتصادی را به ارمغان خواهد آورد. جهانبگلو افزود که مخالفان باید اتحادیه‌های صنفی و کارگر و بازار را به خود جلب کند.


جلب بازیگران کلیدی رژیم؛ ایران با کشورهایی چون مصر و تونس فرق دارد چون نیروهای نظامی‌اش پیوند و ارتباط تنگاتنگ ایدئولوژیکی با رژیم فعلی دارد و این قابلیت را در خود نمی‌بیند که بتواند در یک نظام سیاسی تازه خود را بازآفرینی کند. جهانبگلو می‌گوید که معترضان هنوز خیلی باید کار کنند تا بسیجی‌ها و سپاهی‌های بیشتری را جذب خود کنند چون بعضی از آن‌ها ممکن است از تغییر استقبال کنند. روحانیت یک نهاد قوی دیگر در ایران است که همیشه بر سر آمیزش دین و حاکمیت سیاسی در ایران دچار شقاق بوده است و بسیاری از رهبران دینی از تغییر استقبال می‌کنند. توسکانی می‌افزاید که آن‌ها را باید متقاعد کرد که در هر رژیم تازه‌ای آن‌ها هنوز آینده‌ای خواهند داشت.


نقش جامعه‌ی بین‌المللی؛ شرکت‌کنندگان متفق‌اند که بخش بزرگی از قوت مخالفان ایرانی در ماهیت بومی‌شان است و فعالان خارجی باید تنها نقشی محدود ایفا کنند. اما جامعه‌ی بین‌المللی می‌تواند چند کار بکند:


در حمایت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج هم‌ساز و صادق باشد: رژیم ایران پیوسته ریاکاری آمریکا و اروپا را در محکوم کردن نقض حقوق بشر در داخل ایران و حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری در جاهای دیگر گوشزد کرده است. توسکانو می‌گوید این وضعیت باعث صدمه خوردن به اعتبار غرب در نقد از کارنامه‌ی ایران می‌شود.
رساندن کمک غیر مستقیم؛ جهانبگلو می‌گوید کمک مالی مستقیم خارجی می‌تواند اعتبار گروه‌های داخلی را خدشه‌دار کند اما برنامه‌های آموزشی و به اشتراک گذاشتن تجربیان مخالفات سایر کشورها می‌تواند مفید باشد.
هدف قرار دادن ناقضان حقوق بشر؛ آمریکا پیش‌تر از این شروع به تحریم مقامات ایرانی متهم به نقض حقوق بشر کرده است. به گفته‌ی توسکانو این گام مثبتی است چون نشان می‌دهد که آمریکا به چیزهای دیگری جز مسایل هسته‌ای هم علاقه نشان می‌دهد.
به ایران حمله نکنید؛ جهانبگلو هشدار می‌دهد که دخالت نظامی در ایران باعث نابودی جنبش سبز می‌شود چون حمله به ایران باعث اتحاد کشور حول رژیم خواهد شد.


منبع: تهران ریویو

 

 


 
 

Things you can do from here: