Tuesday, October 5, 2010

رییس سازمان میراث فرهنگی: چه کسی این صدا وسیما را تماشا می‎کند که ما در آن ت...

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via .: سحام نيوز :. by ahmad on 10/3/10

حمید بقایی در جدیدترین گفت‎وگویش، اظهارات جالبی درباره بی‏مخاطب بودن رسانه ملی برای انتشار تبلیغات میراث فرهنگی و دورکاری در این سازمان داشته است وی یکی دیگر از بزرگ‎ترین مشکلات را حجم نیروی انسانی بالای این سازمان دانست. چیزی حدود ۳ هزار نفر در ستاد تهران این تعداد  یعنی سالی ۴۶ میلیارد تومان، هزینه جاری  سالی ۴۱ میلیارد تومان، حقوق و هزینه پشتیبانی آن‎هاست. آن‎وقت در چنین شرایطی از ما انتظار دارند که در حوزه گردشگری تبلیغ کنیم.

به گزارش خبرآنلاین، رییس سازمان میراث فرهنگی در گفت‎وگو با هفته‎نامه پنجره، با بیان اینکه تنها در ۴، ۵ سال گذشته به موضوع جذب گردشگر به ایران پرداخته است، اجرای برنامه‏های میراث فرهنگی را نیازمند حداقل ۱۰ سال زمان دانست و گفت: ترکیه نزدیک به ۳۰ سال است که شروع کرده و به این‎جا رسیده است. در حالیکه ما بخشی از این زمان را در جنگ بودیم. الان همه کشور‎های اطراف شروع کرده‎اند که ما می‎خواهیم گردشگر بیاوریم. همه می‎گویند چرا ما مثل ترکیه و استرالیا نشده‎ایم؟! آخر عزیز من آیا رسانه‎های ما به رسانه‎های آن‎‎ها شبیه شده است که شما انتظار دارید گردشگری ما هم  مثل آن‌ها بشود؟! آن‎طوری شود!؟ اتفاقا همه‎چیزمان به همه‎چیزمان می‎آید!؟

گزیده سخنان وی را در ادامه می‎خوانید:

*راجع به میراث فرهنگی باید بگوییم که اولا ساختار مدیریتی و تشکیلاتی نیروی انسانی و محتوایی این سازمان مشکل دارد. چون افکار موجود در آن به‎روز نبوده. مشکل دیگر ما بحث اعتبارات است. میراث فرهنگی برخلاف اسم بزرگش، بودجه کمی دارد. کل بودجه سازمان ۱۰۰ میلیارد تومان است که از این مقدار ۶۰ میلیارد تومان آن به میراث تخصیص یافته و شاید به هر استانی ۲ میلیارد تومان بیشتر نرسد.

*هر از گاهی هم وقتی تمام مسئولان میراث فرهنگی را متهم به تخریب آثار می‎کنند، در پاسخ می‎گوییم که بودجه نداریم؛ آن‌وقت ما را ضعیف و بی‎عرضه خطاب می‎کنند. در چنین شرایطی ما آمده‎ایم مشکل را به این ترتیب حل کرده‌ایم که گفته‎ایم: سازمان میراث فرهنگی سازمانی‎ست که نقش حاکمیتی داشته و قرار نیست که همه امور را خود انجام دهد.

*گاهی برخی از مسئولان دولتی در سازمان میراث قرار می‎گذارند و در طی جلسه‎ای اعلام می‎کنند که ساختمان اداری ما تاریخی است، پول بدهید تعمیرش کنیم! ما هم می‎گوییم که به این سازمان ارتباطی ندارد. سازمان میراث فرهنگی مثل سازمان ثبت احوال می‎ماند. ما فقط شناسنامه صادر می‎کنیم. هزینه نگهداری بچه، دیگر به ما ارتباطی ندارد! دستگاه‎‎های دیگر و افراد دیگر متولی‎اند.

*یکی دیگر از بزرگ‎ترین مشکلات ما حجم نیروی انسانی بالای این سازمان است. چیزی حدود ۳ هزار نفر در ستاد تهران داشتیم. این تعداد پرسنل رقمی است برای خود! یعنی سالی ۴۶ میلیارد تومان، هزینه جاری هست و سالی ۴۱ میلیارد تومان، حقوق و هزینه پشتیبانی آن‎هاست. آن‎وقت در چنین شرایطی از ما انتظار دارند که در حوزه گردشگری تبلیغ کنیم. آخر با ۵ میلیارد تومان می‎توان این کار را کرد؟ فقط یک‎بار بخواهیم در صدا و سیمای خودمان تبلیغ کنیم، رقم‎‎های بسیاری را از ما طلب می‎کنند. در حالی که وزیر گردشگری ترکیه به من می‎گفت که هزینه تبلیغات سالیانه‎شان چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد تومان است که ۲۵۰ میلیارد تومان آن را بخش خصوصی می‎دهد و ۵۰ میلیارد تومان را دولت! در حال حاضر، اگر به بخش خصوصی ایرانی بگوییم که غرفه زده‎ایم بیایید شرکت کنید، می‎گویند نمی‎شود و…؟!

*برای انجام تبلیغات در شبکه الجزیره یا رسانه‎‎های معتبر جهانی ۴ – ۳ میلیارد تومان پول نیاز است. تازه بعد از آن هم صدا و سیمای خودمان اعتراض می‌کند که چرا به ما تبلیغ نمی‎دهید؟! خوب آخر چه کسی این صدا وسیما را تماشا می‎کند که ما در آن تبلیغ کنیم! آیا باید تبلیغ معرفی ایران برای کشور‎های اروپایی، در صدا و سیمای ایران صورت بگیرد؛ ضمن این‎که وظیفه ذاتی صدا و سیماست که ایران را تبلیغ کند. این‎که می‎گوییم برون‎سپاری، یکی از سیاست‎هایش همین است. کار وقتی که برون‎سپاری می‎شود، قابل‎کنترل و اندازه‎گیری است.

*عزیزانی که بین مسافر و گردشگر تفاوت قائل نیستند، باید بروند و خودشان را به‎روز کنند. گمرک اعلام می‎کند که سالی ۲ میلیون نفر مسافر وارد کشور شده است. این‎‎ها می‎گویند نه، چون این ۲ میلیون نفر از طریق آژانس نیامده‎اند، گردشگر نیستند. این حرف درست است. هر گردویی گرد است، ولی هر گردی گردو نیست!

* ۲ میلیون نفر به کشور آمده‎اند و بالاخره هرکدام ۱۰ هزار دلار خرج کرده‎اند می‎شود ۲ میلیارد تومان! حالا ما یک قدم جلوتر می‎آییم و می‎گوییم چه‎کسی می‎گوید که آن کسی که به ایران برای تجارت آمده، از موزه‎‎ها بازدید نکرده و سوغاتی نخریده است؟ چه‎کسی می‎تواند این مورد را اثبات کند. لذا تمام دنیا مبنایشان را بر ورودی‎ها می‎گذارند. آمار ورودی‎‎ها کجاست؟ یکی دست نیروی انتظامی، یکی هم نزد گمرک. تازه ما ورودی را از نیروی انتظامی نمی‎گیریم، بلکه از گمرک می‎گیریم، که عددش کمتر است. چرا؟ چون برخی از مسافران ما کالای گمرکی ندارند یا از مسیر‎های ویژه می‎آیند که اصلا در لیست گمرک نمی‎روند. آن‎وقت خیلی‎‎ها این آمارها را زیر سئوال می‎برند!

*رسانه‎‎های ما باید این‎جا حرفه‎ای برخورد کنند، منتها خیلی از آن‎‎ها سیاسی‎اند و دنبال این هستند که دولت را و آمار‎های دستگاه‎‎های دولتی را زیر سئوال برده و منفی نشان‌دهند و بگویند که مثلا کاری انجام نمی‎شود! در حالی‎که مقام معظم رهبری گفتند که آمار دستگاه‎‎های دولتی را زیر سئوال نبرید.

*وقتی این مؤسسات گردشگری نمی‎توانند آن‎قدر مسافر بیاورند که لااقل بخش عمده‎ای از هزینه‎‎های تبلیغات گردشگری را تأمین کند (مثل همان ترکیه)، نشستن و غر زدن راحت است و من هم بلدم! اما راهکار باید داد. راهکار عملیاتی نه ایده‎آل ذهن خودت که شب بخوابی صبح بلند شوی و بگویی که این ایده است!؟

* عملا روزنامه‎‎های همشهری و شرق ما شده‎اند بازاریاب کشور‎های خارجی! عملا شده‎اند واحد‎های تبلیغاتی آن‎ها!؟ روزنامه همشهری بیشتر از همه غر می‎زند و منتقد است؛ چراکه بیشتر از همه درآمد کسب می‌کند! یعنی اگر آگهی‎‎ها را از او بگیرند، بیشتر از همه ضرر می‎کند. ضمن این‎که مراکزی را هم تبلیغ می‎کند که مفسده‎انگیز است! یعنی حالا بگذریم که جایی مثل معبد بهایی‎‎ها را تبلیغ می‎کند، مواردی را درآورده‎ایم که از نظر ما منفی است و حق ندارند تبلیغ کنند. اصلا برای‎شان مهم نیست، نظارتی بر آن‎‎ها نیست و خب آن‎‎ها هم فقط می‎خواهند پول بگیرند.

* اجرای برنامه زمان نیاز دارد و باید این زمان را طی کند تا بالاخره راه بیفتد. در زمان آقای مشایی هم این اتفاق افتاده بود و انتقاداتی به ایشان می‎شد؛ چون فکر می‎کردند که هتل‎سازی یک‎شبه است و یک‎شبه می‎ت%


 
 

Things you can do from here: