Sent to you by Protester via Google Reader:
حمید بقایی در جدیدترین گفتوگویش، اظهارات جالبی درباره بیمخاطب بودن رسانه ملی برای انتشار تبلیغات میراث فرهنگی و دورکاری در این سازمان داشته است وی یکی دیگر از بزرگترین مشکلات را حجم نیروی انسانی بالای این سازمان دانست. چیزی حدود ۳ هزار نفر در ستاد تهران این تعداد یعنی سالی ۴۶ میلیارد تومان، هزینه جاری سالی ۴۱ میلیارد تومان، حقوق و هزینه پشتیبانی آنهاست. آنوقت در چنین شرایطی از ما انتظار دارند که در حوزه گردشگری تبلیغ کنیم.
به گزارش خبرآنلاین، رییس سازمان میراث فرهنگی در گفتوگو با هفتهنامه پنجره، با بیان اینکه تنها در ۴، ۵ سال گذشته به موضوع جذب گردشگر به ایران پرداخته است، اجرای برنامههای میراث فرهنگی را نیازمند حداقل ۱۰ سال زمان دانست و گفت: ترکیه نزدیک به ۳۰ سال است که شروع کرده و به اینجا رسیده است. در حالیکه ما بخشی از این زمان را در جنگ بودیم. الان همه کشورهای اطراف شروع کردهاند که ما میخواهیم گردشگر بیاوریم. همه میگویند چرا ما مثل ترکیه و استرالیا نشدهایم؟! آخر عزیز من آیا رسانههای ما به رسانههای آنها شبیه شده است که شما انتظار دارید گردشگری ما هم مثل آنها بشود؟! آنطوری شود!؟ اتفاقا همهچیزمان به همهچیزمان میآید!؟
گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید:
*راجع به میراث فرهنگی باید بگوییم که اولا ساختار مدیریتی و تشکیلاتی نیروی انسانی و محتوایی این سازمان مشکل دارد. چون افکار موجود در آن بهروز نبوده. مشکل دیگر ما بحث اعتبارات است. میراث فرهنگی برخلاف اسم بزرگش، بودجه کمی دارد. کل بودجه سازمان ۱۰۰ میلیارد تومان است که از این مقدار ۶۰ میلیارد تومان آن به میراث تخصیص یافته و شاید به هر استانی ۲ میلیارد تومان بیشتر نرسد.
*هر از گاهی هم وقتی تمام مسئولان میراث فرهنگی را متهم به تخریب آثار میکنند، در پاسخ میگوییم که بودجه نداریم؛ آنوقت ما را ضعیف و بیعرضه خطاب میکنند. در چنین شرایطی ما آمدهایم مشکل را به این ترتیب حل کردهایم که گفتهایم: سازمان میراث فرهنگی سازمانیست که نقش حاکمیتی داشته و قرار نیست که همه امور را خود انجام دهد.
*گاهی برخی از مسئولان دولتی در سازمان میراث قرار میگذارند و در طی جلسهای اعلام میکنند که ساختمان اداری ما تاریخی است، پول بدهید تعمیرش کنیم! ما هم میگوییم که به این سازمان ارتباطی ندارد. سازمان میراث فرهنگی مثل سازمان ثبت احوال میماند. ما فقط شناسنامه صادر میکنیم. هزینه نگهداری بچه، دیگر به ما ارتباطی ندارد! دستگاههای دیگر و افراد دیگر متولیاند.
*یکی دیگر از بزرگترین مشکلات ما حجم نیروی انسانی بالای این سازمان است. چیزی حدود ۳ هزار نفر در ستاد تهران داشتیم. این تعداد پرسنل رقمی است برای خود! یعنی سالی ۴۶ میلیارد تومان، هزینه جاری هست و سالی ۴۱ میلیارد تومان، حقوق و هزینه پشتیبانی آنهاست. آنوقت در چنین شرایطی از ما انتظار دارند که در حوزه گردشگری تبلیغ کنیم. آخر با ۵ میلیارد تومان میتوان این کار را کرد؟ فقط یکبار بخواهیم در صدا و سیمای خودمان تبلیغ کنیم، رقمهای بسیاری را از ما طلب میکنند. در حالی که وزیر گردشگری ترکیه به من میگفت که هزینه تبلیغات سالیانهشان چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد تومان است که ۲۵۰ میلیارد تومان آن را بخش خصوصی میدهد و ۵۰ میلیارد تومان را دولت! در حال حاضر، اگر به بخش خصوصی ایرانی بگوییم که غرفه زدهایم بیایید شرکت کنید، میگویند نمیشود و…؟!
*برای انجام تبلیغات در شبکه الجزیره یا رسانههای معتبر جهانی ۴ – ۳ میلیارد تومان پول نیاز است. تازه بعد از آن هم صدا و سیمای خودمان اعتراض میکند که چرا به ما تبلیغ نمیدهید؟! خوب آخر چه کسی این صدا وسیما را تماشا میکند که ما در آن تبلیغ کنیم! آیا باید تبلیغ معرفی ایران برای کشورهای اروپایی، در صدا و سیمای ایران صورت بگیرد؛ ضمن اینکه وظیفه ذاتی صدا و سیماست که ایران را تبلیغ کند. اینکه میگوییم برونسپاری، یکی از سیاستهایش همین است. کار وقتی که برونسپاری میشود، قابلکنترل و اندازهگیری است.
*عزیزانی که بین مسافر و گردشگر تفاوت قائل نیستند، باید بروند و خودشان را بهروز کنند. گمرک اعلام میکند که سالی ۲ میلیون نفر مسافر وارد کشور شده است. اینها میگویند نه، چون این ۲ میلیون نفر از طریق آژانس نیامدهاند، گردشگر نیستند. این حرف درست است. هر گردویی گرد است، ولی هر گردی گردو نیست!
* ۲ میلیون نفر به کشور آمدهاند و بالاخره هرکدام ۱۰ هزار دلار خرج کردهاند میشود ۲ میلیارد تومان! حالا ما یک قدم جلوتر میآییم و میگوییم چهکسی میگوید که آن کسی که به ایران برای تجارت آمده، از موزهها بازدید نکرده و سوغاتی نخریده است؟ چهکسی میتواند این مورد را اثبات کند. لذا تمام دنیا مبنایشان را بر ورودیها میگذارند. آمار ورودیها کجاست؟ یکی دست نیروی انتظامی، یکی هم نزد گمرک. تازه ما ورودی را از نیروی انتظامی نمیگیریم، بلکه از گمرک میگیریم، که عددش کمتر است. چرا؟ چون برخی از مسافران ما کالای گمرکی ندارند یا از مسیرهای ویژه میآیند که اصلا در لیست گمرک نمیروند. آنوقت خیلیها این آمارها را زیر سئوال میبرند!
*رسانههای ما باید اینجا حرفهای برخورد کنند، منتها خیلی از آنها سیاسیاند و دنبال این هستند که دولت را و آمارهای دستگاههای دولتی را زیر سئوال برده و منفی نشاندهند و بگویند که مثلا کاری انجام نمیشود! در حالیکه مقام معظم رهبری گفتند که آمار دستگاههای دولتی را زیر سئوال نبرید.
*وقتی این مؤسسات گردشگری نمیتوانند آنقدر مسافر بیاورند که لااقل بخش عمدهای از هزینههای تبلیغات گردشگری را تأمین کند (مثل همان ترکیه)، نشستن و غر زدن راحت است و من هم بلدم! اما راهکار باید داد. راهکار عملیاتی نه ایدهآل ذهن خودت که شب بخوابی صبح بلند شوی و بگویی که این ایده است!؟
* عملا روزنامههای همشهری و شرق ما شدهاند بازاریاب کشورهای خارجی! عملا شدهاند واحدهای تبلیغاتی آنها!؟ روزنامه همشهری بیشتر از همه غر میزند و منتقد است؛ چراکه بیشتر از همه درآمد کسب میکند! یعنی اگر آگهیها را از او بگیرند، بیشتر از همه ضرر میکند. ضمن اینکه مراکزی را هم تبلیغ میکند که مفسدهانگیز است! یعنی حالا بگذریم که جایی مثل معبد بهاییها را تبلیغ میکند، مواردی را درآوردهایم که از نظر ما منفی است و حق ندارند تبلیغ کنند. اصلا برایشان مهم نیست، نظارتی بر آنها نیست و خب آنها هم فقط میخواهند پول بگیرند.
* اجرای برنامه زمان نیاز دارد و باید این زمان را طی کند تا بالاخره راه بیفتد. در زمان آقای مشایی هم این اتفاق افتاده بود و انتقاداتی به ایشان میشد؛ چون فکر میکردند که هتلسازی یکشبه است و یکشبه میت%
Things you can do from here:
- Subscribe to .: سحام نيوز :. using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites