Monday, October 11, 2010

* خانواده ام را آزاد کنید-- زهرا رهنورد به کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی پیوست

چکیده : من به کمپینی که برای آزادی زندانیان سیاسی ایران تشکیل شده می پیوندم ،خودم را عضوی از خانواده بزرگ زندانیان سیاسی می دانم و برای دفاع از همه زندانیان سیاسی ایران فعالیت می کنم ،چرا که همه آنها همراهان حق و آزادی و خواهران و برادران من هستند .من مدافع همه زندانیان آزادیخواهم تا جشن یپروزی سعادت مردم را همه با یکدیگر برگزار کنیم .


به تازگی کمپینی با عنوان خانواده بزرگ زندانیان سیاسی آغاز به کار کرده است .کمپینی که هرکس مایل است می تواند با عضویت در آن به عنوان خواهر، برادر، پدر یا مادر یک یا چند زندانی سیاسی هرکاری که می تواند برای آزادی شان انجام دهد.

به گزارش کلمه ، زهرا رهنورد ، نویسنده و استاد دانشگاه نیز در نوشته ای کوتاه پیوستن خود را به این کمپین اعلام کرده است هر چند تاکید کرده که نمی تواند زندانی خاصی را از بین زندانیان برگزیند اما برای آزادی همه زندانیان سیاسی آزادی خواه ایران تلاش خواهد کرد .

متن یادداشت کوتاه زهرا رهنورد به این شرح است:

اگر چه تحت سلطه حاکمیت فعلی، ایران یک زندان بزرگ است با یک محیطی پادگانی و تفتیش عقاید در این زندان بزرگ زن و مرد و پیر و جوان و حتی کودکان و خانواده ها را تهدید می کند و هیچ یک امنیت ندارند و امنیت شغلی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی برای شان به یک آرزو تبدیل شده است .

من با نگرش اصلاحی برای امنیت در کشور ایران کمر همت بسته ام، یعنی برای آزادی و آبادی و دمکراسی در ایران تا این زندان بزرگ را همه با هم دست در دست هم به گلستانی خرم و جامعه ای مدرن و پیشرفته تبدیل کنیم تا همه ایرانیان آزاد و آزاده باشند .

من در عین حال به کمپین خانواده برزگ زندانیان سیاسی می پیوندم چرا که در دل زندان بزرگی که نامش کشور ایران است زندانهای متعددی در سراسر کشور شناخته شده و پیدا و پنهان در استانها و شهرهای کشورمان آزادی خواهان را به بند کشیده است .

من به کمپینی که برای آزادی این زندانیان تشکیل شده می پیوندم ،خودم را عضوی از خانواده بزرگ زندانیان سیاسی می دانم و برای دفاع از همه زندانیان سیاسی ایران فعالیت می کنم ،چرا که همه آنها همراهان حق و آزادی و خواهران و برادران من هستند .چگونه می توانم کسی را از میان اینان برگزینم ؟ آیا می توانم از زنی که دو فرزند خردسالش در فراقش بی قراری می کنند بگذرم یا آن جوانی که مادر و همسرش نگران رنجها و شکنجه های او هستند ؟یا آن پدری که همچون ستون بنای آزادی است؟ یا آن دختر جوانی که لباس زندان را به رخت عروسی و شعرها و هلهله های جشن ها ترجیح داده است؟ کدام را می توانم انتخاب کنم تا از او حمایت کنم و برای آزادی اش تلاش کنم ؟ نه! من مدافع همه زندانیان آزادیخواهم و همه آنها را اعضای خانواده خود می دانم و امیدوارم جشن یپروزی سعادت مردم را همه با یکدیگر برگزار کنیم .

زهرا رهنورد

هجدهم مهرماه ۱۳۸۹