Thursday, November 4, 2010

مير حسين موسوی: ناگفته های جنگ را می گويم

مير حسين موسوی: ناگفته های جنگ را می گويم

هشدار درباره تلاش مشترک متحدان صدام و دولتيان در تحريف تاريخ جنگ

جرس: ميرحسين موسوی، در تازه ترين سخنان خود ضمن بيان ناگفته هايی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود
و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مديران برجسته ای که در اين ميان سهم عمده داشتند در آينده نيز اين مسائل را با بسط و شرح
بيشتری خطاب به مردم ايران بيان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلايل استعفای سال ۶٧ خود را نيز برای بيشترروشن شدن
مسائل با مردم در ميان گذارد.


به گزارش خبرنگار کلمه ، ميرحسين موسوی در ديدار با جمعی از اعضای تشکل های سياسی کرج ضمن تبريک اعياد شعبانيه ، به ويژه
نيمه شعبان گفت :" وجود احزاب ، تشکلهای سياسی ،صنفی و شبکه های گسترده اجتماعی برای پيشرفت کشور و نيل به اهداف ملت
ضروری است".

اقدامی برای بازتوليد استبداد

وی تلاش برای از بين بردن تشکل های سياسی و صنفی را اقدامی برای بازتوليد استبداد دانست و گفت: "پهلوی دوم هم در سالهای آخر
رژيم سابق حزب رستاخيز را به عنوان تنها حزب مجاز کشور اعلام کرد و همه ديديم که سرنوشت او چه شد".
وی در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به ميلاد حضرت امام زمان (عج )و نيمه شعبان ادامه داد : "عده ای بزرگداشت اين روز و
فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سياسی و خرافی در آميخته اند . اکنون تعدادی سايت های اينترنتی وجود دارد که بر اساس پيش بينی
زمان ظهور سياست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحليل می کنند".

انديشه ای که فلسفه انتظار را به ضد خود تبديل می کند

اکنون می توان به حکمت لعن و نفرين بر کسانی که زمان برای ظهور تعيين می کنند پی برد
به گفته نخست وزير دوران دفاع مقدس" در اين تحليل ها حضور آمريکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سياست
های خطرناک و ماجرا جويانه برای کمک به ظهور توصيه می شود و اين باور را تقويت می کند که بخشی از سياستهای خارجی که
منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ريشه در اين نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سياست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنيتی اين
چنين حساسيت غير عادی به واژه توسعه شکل می گيرد و يکی از دلايل حذف نظام برنامه ريزی و تعطيلی شوراهای مهم قانونی ريشه
در همين نگاه دارد".
موسوی در تشريح آثار اين نوع طرز تفکر گفت :"نتيجه چنين نگرشی اين است که با باور به اينکه همين شش ماه و يک سال حضرت
مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطيل می کنند. هر نوع برنامه ريزی برای آب و برق و به طور
کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ايجاد اشتغال و تلاش برای سرمايه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزيع پول بين مردم جانشين
می شود و در نهايت فلسفه "انتظار " که همواره موجب تلاش بيشتر معتقدان و پيروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبديل شود".

حاکميت جور؛ ريشه بد اخلاقی ها در جامعه

موسوی با توضيح اينکه در سايه چنين وضعی می توان به حکمت لعن و نفرين بر کسانی که زمان برای ظهور تعيين می کنند پی
برد،افزود: "حاکميت عدالت و برچيده شدن ظلم و جور از جامعه محور اصلی روايات ظهور است. آنچه ريشه بد اخلاقی ها در جامعه
است حاکميت جور و خروج حکومت از عدالت است. گمان نکنيد که می توانيد عده زيادی از فرزندان ملت از فرهيختگان ، دانشگاهيان ،
معلمان ، کارگران ، روزنامه نگاران ، زنان و جوانان ايران را به نام حکومت اسلامی در زندان نگه داريد و اين ظلم و ستم اثری در
اعتقادات مردم نداشته باشد".

ملاکی برای دوری و نزديکی از جامعه مهدوی

وی در بخش ديگری از سخنان خود گفت :"عدالت و دوری از ظلم يک ملاک مهم برای نزديکی به جامعه مهدوی است هر چه يک نظام
از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بياورد از جامعه مهدوی فاصله می گيرد".
وی همچنين در بخش ديگری از سخنان خود گفت :"ناديده گرفتن حق حاکميت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از ميثاق ملی و
ضايع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبديل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ريخت و پاش بيت المال ، فسادهای
بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگيران زير بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن
جامعه از ارزش های مهدوی است".

کجا رفت پرونده فسادهای کلان مالی

به گفته ميرحسين " در جامعه مهدوی دزدان بزرگ را رها نمی کنند تا دستهای دزدان خرده پا را قطع کنند" .
وی افزود :"ما بازمی پرسيم و از پرسيدن خسته نمی شويم که کجا رفت پرونده فسادهای کلانی که در مجلس موافق دولت گشوده شد و
سر و صدای آن به صورت بهت آوری خوابيد".

تلاش مشترک متحدان صدام و دولتيان در تحريف تاريخ انقلاب


موسوی در بخش ديگری از سخنانش با اشاره به تحريف تاريخ به ويژه تحريف تاريخ انقلاب گفت :"در اين زمينه هم بيگانگان و متحدان
صدام فعال هستند و هم دولتيان".
وی سخنان خود را در باره تحريف تاريخ انقلاب اسلامی به ضميمه های حجيم روزنامه های دولتی در آستانه ٢٢ خرداد مستند کرد و
گفت : "ضميمه هايی که در اين باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز يک بار در کنار همه فعاليت های خود به صورت واقع
بينانه ای با تاريخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقيقات مستقل به اين مساله بپردازد.

درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گريزی نيست…

موسوی گفت :" اين روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵٩٨ که هيچ سالی از آن ياد نمی شد تحريف های آشکار و برنامه ريزی
شده ای درباره تاريخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .اين روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح
کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هيچ گاه هم ميل نداشته ام در اين باره
صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه اين تحريف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مديران برجسته ای که در اين ميان
سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگويم و نيز بگويم که استعفای سال ۶٧ بر سر چه بود".
اگر زمان جنگ دولت را در اختيار می گرفتيد بر سر کشور همان می آورديد که بر سر اموال مستضعفان و يتيمان در بنياد مستضعفان
آورديد
موسوی گفت :"آن وزير سابقی که خود می داند چگونه به اينجانب تحميل شد در عين آنکه بيش از همه در جريان سر ريزشدن همه جانبه
امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گويد که اگر امکانات دولت در اختيار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کرديم. شما بايد
جمله ايشان را اين گونه معنی کنيد که اگر دولت در اختيار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتيم. بنده می گويم شما که
نمی دانم به تحريک چه کسانی در عرض يک هفته چندين مصاحبه عليه دولتی که در آن کار می کرديد انجام داديد اگر دولت را در اختيار
می گرفتيد بر سر کشور همان می آورديد که در طول مديريت خود بر سر بيت المال و اموال مستضعفان و يتيمان در بنياد مستضعفان
آورديد".

فراموش کرده ايد که چهار ميليارد از شش ميليارد دلار هزينه جنگ می شد؟

مير حسين موسوی در پاسخ به تحريف هايی که در هفته های اخير در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : "من باور نمی کنم که شما
فراموش کرده باشيد که چهار ميليارد دلار از شش ميليارد دلار در آمد نفتی کشور هزينه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو ميليارد مابقی
نيز در حقيقت برا ی حفظ کيان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبير شود .شما مرا مجبور می کنيد بگويم عليرغم
نتيجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسيار و جانفشانی رزمندگان جان برکف يک سانتيمتر از خاک کشور تقديم دشمن
نشد و اين دومين مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پيوندی قوی تر بين جبهه ها و
دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتيجه های بهتری از عمليات
گرفته می شد. فتح بغداد با تحويل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذير نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول
رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع اين ارتباط داستان ديگری دارد که شايد در فرصتی
ديگر به آن بپردازم".
موسوی تاکيد کرد: "بعد از آنکه به تعبير اين وزير سابق توپ در ميدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد
تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ايجاد شد .بنده به دلايل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گويم که اين توپ موقعی به زمين
دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهير نژاد در کميته پشتيبانی جنگ" زيپ مرزها در حال باز شدن" بود و فاو و جزاير موجود در هور
از دست رفته بودند و ما در موقعيتی قرار داشتيم که در نخستين جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به رياست اينجانب تشکيل شد هم جناب
رحيم صفوی جانشين فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نيروی زمينی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما
خوزستان را از دست رفته فرض کنيد و تلخ آنکه اين اتفاق در حالی رخ می داد که در آن شرايط نيروهای اصلی رزمنده ما در يک نقطه
بی اهميت کردستان در پی گرفتن يک ارتفاع کم اهميت به نام "شاخ شمران "بودند و فاجعه وقتی بهتر معلوم می شود که حداقل تعدادی از
فرماندهان اطلاع داشتند که همين نيروها به دليل خشک کردن سد "دربندی خان "در معرض دور خوردن از سوی دشمن قرار گرفته
بودند.

تن به خواسته های تحريف گران تاريخ و سياست بازهای تاريخ ندهيد

اگر به خون شهدا و تلاش همه در اين جنگ احترام می گذاريد…
موسوی در ادامه صحبتهايش به نقش مديران برحسته در دفاع مقدس اشاره کرد :"بنده در آن زمان به اين شرط مسووليت رياست ستاد
فرماندهی کل قوا را قبول کردم که با خود تعدادی از مديران برجسته و مديران همکار را در ستاد شرکت بدهم. .
يکی از برجسته ترين و تاثير گذار ترين آنها آقای بهزاد نبوی بود که می دانيم اين روزها چه گرفتاری هايی دارد. تصميمی که ستاد آن
روزها در کنار فرماندهان نظامی و اين مديران برجسته گرفت تغيير اساسی در آرايش جبهه ها بود و قرار شد که در کمترين زمان ممکن
به کمک همه امکانات کشور، نيروهای موجود در کردستان به خوزستان منتقل شوند و با فعاليت استاندار استان خوزستان که همين برادر
عزيز و مبارزمان محسن ميردامادی بود و ساير مديران استانی اقداماتی برای مقابله با تهاجم حتمی دشمن صورت گيرد. پيش بينی ستاد
درست بود ودر فاصله بسيار کمی يکی از شديدترين حملات از سوی صدام انجام شد و يکی از حماسی ترين نبردهای تاريخ دفاع مقدس
که با شهادت بسياری از فرزندان کشورمان قرين بود ،اتفاق افتاد و دشمن آن چنان تو دهنی خورد که بعد از آن ديگر نتوانست حمله ای را
سامان دهد و حداکثر از منافقين حمايت کرد که آن خيانت بزرگ با پشتيبانی نيروهای صدام عليه کشور انجام شد و مردم با مقاومت خود
آنها را خرد کردند".
موسوی با اشاره به آنکه قصدش از تعريف اين خاطره صرفا دفاع از مظلوميت رزمندگان بی نام و نشان ، مديران و جهادگران شجاع و
ايثار گر است ادامه داد : "اين گفته ها برای آن است که بگويم اگر شما واقعا به خون شهدا و تلاش جهاد گران و مقاومت همه جانبه همه
ملت و دولت در اين جنگ سر نوشت ساز احترام می گذاريد و نمی خواهيد از حماسه دفاع مقدس برای خود قبايی بدوزيد تن به خواسته
های تحريف گران تاريخ و سياست بازهای تاريخ ندهيد".
مير حسين موسوی ياد آور شد : "بنده در دو دهه گذشته به معلومات مستقيم خود از جنگ بسنده نکرده ام و تلاش کردم به اسناد و مدارک
و تحليل های چاپ شده در اين باره نيز رجوع کنم . من همواره محتاط بوده ام که فقط به متون رسمی که با نظارت فرماندهان تهيه شده
است بسنده نکنم و در کنار اين کتاب ها از نوشته ها و تحليل های همه صاحب نظران ازجمله ارتش نيز بهره ببرم .که يکی از بهترين
تحليل ها نوشته های افسر دانشمند و ميهن دوست سرهنگ معينی وزيری است که بسيار از آن استفاده کرده ام.

اگر ناچار شوم ناگفته های جنگ را خواهم گفت


وی گفت : "اين جنگ ناگفته های فراوان دارد و من نديده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشين کل قوا از مشکلاتی که در مورد
هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که اين مشکلات تا چه حد فرساينده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعيين استراتژی های جنگی پيش آمد که اعزام نيرو به کردستان يکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عمليات های بزرگ کلاسيک شبيه عمليات های دشمن بود که مزايای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقليل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از
جاده ها و کاميون های دولتی و حتی مصادره کاميون های بخش خصوصی و همه ظرفيت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می
شد اما نتيجه آن شد که همه شاهد بوديم".
موسوی در پايان سخنان خود گفت :"ايده ای که اين وزير سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقيمانده همان دل بستن ها به طرح های
کلاسيک جنگی و نتيجه بخش بودن عمليات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو ميليارد دلار از همسايه های عرب
خود برای جنگيدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بيش از پنجاه لشگر داشت .اين نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در ميان
رزمندگان مخالفانی داشت و تا جايی که بنده در جريان بودم و در تماسهايی که فرماندهان معترضی چون شهيد حاج داوود کريمی با بنده
داشتند آنها عملياتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجيح می دادند .و اين طرح ها با توانايی های اقتصادی و اجتماعی
کشور سازگاری بيشتری داشت و در آينده اگر لازم بشود و به اجبار به اين بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بيشتری طرح خواهم
کرد.




سبز مي مانيم، تا هميشه
بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند؛ تا آیندگان ندانند بی‌عرضگانِ این برهه از تاریخ ما بوده‌ایم

آقای احمدی نژاد؛ خبر بدی برایت دارم! مهر رسید!
(عنوان نامه رندانی سیاسی مجید دری از اوین)