Thursday, November 25, 2010

تقدیر از تلاش‌های خستگی‌ناپذیر مصطفی تاج زاده، سیاستمدار خنده‌رو

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via جنبش راه سبز - همه گزارش‌ها by جنبش راه سبز on 11/24/10

برگزاری مراسم زادروز فعال سیاسی دربند
جرس: به مناسبت زا دروز سیدمصطفی تاج زاده، عضو جبهه مشارکت و فعال زندانی جنبش سبز، جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی، چند تن از خانواده های شهیدان جنبش سبز و چهره‌های سیاسی شناخته شده جریان اصلاحات، با حضور در منزل این فعال سیاسی، سالروز میلاد این اسیر سبز را جشن گرفتند.


مصطفی تاج زاده یک روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد و تا اواخر اسفند ماه در بند دو الف زندان اوین که در اختیار این نهاد نظامی است، زندانی بود. وی در اسفند ماه بدون پرداخت وثیقه به مرخصی آمد، اما پس از آنکه او و شش اصلاح طلب دیگر از سردار مشفق و سپاه به دلیل دخالت در انتخابات شکایت کردند، مجددا به زندان اوین بازگردانده شد و اکنون بیش از سه ماه است که به همراه نوری زاد در قرنطینه زندان اوین نگهداری می‌شود.


به گزارش سامانه خبری- تحلیلی «کلمه»، در مراسمی که مناسبت زادروز معاون سیاسی وزیر کشور اصلاحات برگزار شد، هرکدام از دوستان و همکاران سابق یا همفکران حزبی وی، به نقل خاطراتی از او پرداختند. آنها تاج زاده را مردی شجاع، شریف، نگران حقوق مردم و مدافع آزادی معرفی کردند.


در این مراسم، مهندس حسین کاشفی از اعضای جبهه مشارکت، مصطفی تاج زاده را فردی صدیق خواند و گفت: از جوانان مشارکت تا مسن‌ترین افراد این حزب، به خوبی از پس مشکلات اخیر بر آمدند و پس از این نیز سربلند از مشکلات بیرون خواهیم آمد. او افرود: تاج زاده در ماه آذر به دنیا آمده و به واقع نیز تمام وجودش آذری است و به همین دلیل نیز یک مبارز واقعی است.


دکتر عبدالله ناصری نیز با یاد آوری سابقه آشنایی‌اش با تاج زاده از سال‌های ۵۷ و ۵۸، به ذکر خاطره‌ای از او پرداخت و گفت: به قول آقای خاتمی، تاج زاده آدمی است که عهد خود را با خدای خود بسته است. او برای خیلی‌ها معلم بود و زمانی که برخی خاطرات و حکایت‌های خصوصی را دنبال می‌کنیم، می‌بینیم که او مصداق قابل درکی از زهد و و پاکدامنی و صداقت است. وی همچنین از آرش صادقی و مادر سهراب اعرابی به دلیل حضور در این مراسم تشکر کرد و به آنان خیر مقدم گفت.


محمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق جبهه مشارکت نیز خنده های معروف تاج زاده را خاطره‌ای همیشگی از او خواند و خاطرنشان کرد: آقای (سید محمد) خاتمی در کارها خیلی خیلی جدی هستند، روزهای قبل از انتخابات ۷۶ هم روزهای بسیار حساس و اضطراب‌آوری بود. در یکی از سخنرانی‌های ایشان در تبریز، فردی شروع به توهین کرد. آقای خاتمی با لبخند و مهربانی از آن فرد خواست که پشت تریبون بیاید و سخنانش را بیان کند. در یکی از سال‌های پس از آن انتخابات، در جلسه‌ای که آقای خاتمی عصبانی و یا خیلی جدی بودند، تاج زاده شروع کرد به دادن همان شعارها که همه تعجب کردند. اما تاج زاده اشاره کرد به اتفاق آن روز و گفت: برخورد آقای خاتمی با او خیلی خوب بود، حالا شاید اگر ما هم این‌گونه بگوییم، آقای خاتمی به ما هم لبخند بزنند و صبورانه‌تر برخورد کنند! دکتر رضا خاتمی در ادامه تاکید کرد که ما نیز باید با خنده و شادی، امیدهایمان را افزایش دهیم.


در ادامه این مراسم، پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی، گفت: من از همه این ظلمی که به ما رفته می‌گذرم، به شرط آنکه آنهایی که به ناحق به زندان رفته‌اند، آزاد شوند.


بر اساس این گزارش، دکتر مصطفی معین نیز در مراسم منزل تاج زاده، در سخنانی، خلوص و پاکی را از خصوصیات بارز این زندانی سیاسی ذکر کرد و گفت: ایشان بسیار سخت‌کوش بود و همین نیز باعث افزایش اعتماد به نفس دیگران می‌شد. اطلاعات آقای تاج زاده به‌روز بود و مطالعاتش روزافرون، که این را از تحلیل‌های ایشان نیز می‌شد متوجه شویم. در انتخابات نیز ایشان نقطه قوت همه بود و به خاطر حضور ایشان، من در سال ۸۴ با خیال راحت جلو رفتم.


زهرا مجردی همسر محسن میردامادی نیز در این مراسم گفت: صحبت از افرادی مانند تاج زاده سخت است، چرا که آنچنان می‌درخشند که نمی‌توان به راحتی ایشان را توصیف کرد. افرادی مانند آقای تاج زاده، حرف و عملشان یکی است و البته فکر می‌کنم خیلی از مسائل به دلیل حضور همسر فداکاری چون خانم محتشمی‌پور است. تاج زاده مانند ابوذر زمان است که از همه حقوق خود گذشته تا عدالت اجرا شود.
او در ادامه با ذکر خاطره‌ای از همسرش، محسن میردامادی، ادامه داد: آقای میردامادی تعریف می‌کردند که صدای خنده‌های تاج زاده حتی ساعت ۱۲ شب هم در زندان شنیده می‌شد و یا یک بار من از کسانی که به ملاقاتم می‌آمدند، خواستم کتاب لقاءالله را بیاورند، که تاج زاده با صدای بلند به حرفم خندید و بعد از آن هر وقت ایشان را می‌دیدم، می‌گفتم: لقاءالله، و قهقهه خنده ایشان بلند می‌شد.
مجردی در پایان تاکید کرد: اکنون ما در بالاترین عقبه‌ها هستیم و در حساس‌ترین زمان‌ها زندگی می‌کنیم که باید با صبر، از تندروی جلوگیری کنیم و تمام همت خود را برای آموزش و فرهنگ‌سازی بگذاریم.


خانم اصغرزاده، همسر محسن امین‌زاده، نیز در منزل تاج زاده در سخنانی گفت: تاج زاده یک شخصیت بی‌نظیر است و ای کاش مانند ایشان بیشتر بود، و البته من نیز نقش خانم محتشمی‌پور را موثر و پررنگ می‌دانم.


ژیلا بنی‌یعقوب نیز در این مراسم خاطرنشان کرد: باید اینجا از همه روزنامه‌نگاران زندانی به خصوص روزنامه‌نگاران گمنام یاد کنیم. وی سپس به ذکر خاطرات همسرش بهمن احمدی امویی پرداخت و از جمله گفت: همسرم تعریف می‌کرد که آقای امین‌زاده و میردامادی در زندان تی می‌کشند و گاهی بر سر این کار دعوا هم می‌کنند، و همین کارها باعث شده که امیدواری دیگران هم بیشتر شود و تاثیر فراوانی نیز روی همه و به خصوص زندانیان گمنام داشته است.


دکتر عبدالله رمضان‌زاده نیز در این مراسم به ذکر خاطراتی از زندان پرداخت و در ادامه خاطرات دیگر اعضای زندانی جبهه مشارکت، گفت: خنده‌های نیمه‌شب تاج زاده کار را به جایی رسانده بود که ما می‌خواستیم توماری تهیه کنیم تا ایشان را به انفرادی بازگردانند.
رمضان‌زاده همچنین امین‌زاده را فردی مرتب و بانظم توصیف کرد و شخصیت جدی و ایستادگی آقای صفایی فراهانی را نیز ستود و ویژگی بارز ایشان را جدی بودن معرفی کرد. او در پایان تاکید کرد که این روزها اینچنین نمی‌ماند و مطمئنا روزهای بهتری نیز خواهد رسید که بسیار نزدیک است.


فاطمه ملکی همسر محمد نوری‌زاد نیز که این روزها با مصطفی تاج زاده در قرنطینه اوین به سر می‌برد، در این مراسم به ذکر خاطراتی از همسرش پرداخت و گفت: نزدیک به دو ماه است که این دو زندانی سیاسی، روزه هستند و برای نماز صبح ها، همسرم به آقای تاج زاده اقتدا می‌کنند، هم به دلیل سیادت و هم به دلیل لیاقت ایشان.
به گفته وی، آقای نوری‌زاد در مواقع هواخوری برگ و چوب جمع کرده و از آنها تابلویی درست کرده و به پیشنهاد آقای تاج زاده آن را در سلول نگه داشته تا حال که از هوای بیرون بی‌نصیب هستند، طبیعت را به سلول خود آورده باشند.
وی افزود: آقای نوری‌زاد در زندان مکعب‌هایی درست کرده که روی آنها اسماءالحسنی را خطاطی کرده و هرکدام را به یکی از خانواده‌های زندانیان تقدیم کرده است. ایشان می‌گوید وقتی زندانبان متوجه این کار می‌شود، تعجب می‌کند و می‌گوید: مثل اینکه شما هم مسلمانید؟!


هادی خانیکی نیز در این مراسم خاطرات خود را از تاج زاده بیان کرد و گفت: از ایشان خاطره گفتن، در حضور خانم محتشمی‌پور، سخت است. تاج زاده همه چیز را با خنده‌هایش حل می کرد، مخصوصا گاف‌هایی که صورت می‌گرفت! به یاد می‌آورم که در روزهای نخست حضور در وزارت ارشاد، او فرق پاراف و امضا را نمی‌دانست و روزی منشی آمد و گفت که امضا خواهید کرد یا پاراف؛ که ایشان با خنده گفت: چرا از من می پرسید، هرچه روال بوده همان را انجام دهید! همچنین ایشان اسامی را همیشه فراموش می‌کرد و برای همین به همه می‌گفت: " چیز جان"! اما در خانه برای اینکه خانم محتشمی متوجه نشوند، به ایشان می‌گفتند عزیزم!!


دکتر محمد صدر نیز در سخنانی گفت: سخن گفتن از آقای تاج زاده ساده نیست. در عالم سیاست کسانی ارزش پیروی شدن دارند که از منافع شخصی خود در برابر اعتقاداتشان بگذرند و اگر کسی این ویژگی را داشته باشد، لیاقت پیروی را دارد، مخصوصا اگر بهترین عقیده را داشته باشند.
وی تاکید کرد: این سخنان را به دلیل اینکه تاج زاده و دیگران دوست ما هستند، نمی‌گویم، بلکه رفتار و عملکردشان این را ثابت کرده است و مسلما تاریخ نیز این را نشان خواهد داد. من تولد آزادی را به خانم محتشمی پور تبریک می گویم.
حسین نورانی‌نژاد و سعید شریعتی نیز در این مراسم اشعاری را خواندند و آنان نیز چون دیگران خنده‌های تاج زاده را مهمترین ویژگی او دانستند.


در پایان این مراسم نیز فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر سید مصطفی تاج زاده، در سخنانی گفت: من خوشحالم که بچه‌هایمان حاضر شدند از وظیفه پدری مصطفی به خاطر جامعه و مردم بگذرند. در دوران بیمارستان، او سعی می‌کرد دردش را نشان ندهد و خودش را قوی نشان دهد، اما صورت ضعیف و رنجور ایشان، حقیقت درونش را نشان می‌داد.
وی افزود: یک بار مصطفی گفت من این جسمی را که پر از افول است، برای چه می‌خواهم؟ اگر جامعه سالم نباشد، این جسم به چه دردی می‌خورد؟ روحم مهم است و بهتر است که اگر می‌خواهی کمکی کنی، کمک کنی تا به مردم آگاهی دهیم.
محتشمی‌پور ادامه داد: برای مصطفی مهم است که زحمات و مقالاتش به اطلاع عموم برسد. تمامی اینها احساس مسئولیت‌هایی است که یک عده دارند و جوانانی که از روز نخست در کنار ما بوده و هستند و لحظه ای ما را تنها نگذاشتند و دوستان بزرگوار، همه این احساس مسئولیت را دارند.
محتشمی‌پور خاطرنشان کرد: تاج زاده به بازجوها گفت که من در هر صورت، چه در داخل زندان و چه در خارج از زندان، حرف خود را خواهم زد. اما اگر در داخل زندان باشم، انعکاس حرفهایم بیشتر خواهد بود!
وی تاکید کرد: مردم حق بسیاری بر گردن ما دارند و هرچقدر هم کار بکنیم، نمی‌توانیم این دین را ادا کنیم. این اعتقاد تاج زاده بود و برای همین می‌گفت من به زندان می‌روم و کاری می‌کنم که آقایان از این کار خود پشیمان شوند و جمهوری اسلامی دیگر چنین ننگی را نداشته باشد؛ و امیدواریم خداوند کمک کند تا در این راه، به همسر خود کمک کنم.


گفتنی است که زادروز شهید حمید باکری، سید مصطفی تاج زاده و عبدالله رمضان‌زاده، هر سه در روزهای نخست آذر ماه است و از این رو آسیه باکری، دختر شهید باکری، نیز در این جشن به نمایندگی از خانواده‌اش حضور پیدا کرده و کیکی را نیز به مناسبت جشن میلاد پدر شهیدش آورده بود.


همچنین جوانان احزاب اصلاح طلب نیز لوحی را به مصطفی تاج زاده تقدیم کردند که متن آن به شرح زیر است:


به نام خدای آزادی
سید مصطفی تاج زاده ؛ آزاده در بند
بازهم نخستین روز از آذر ماه رسید و تو نیستی، آذر ماه ۸۸ نخستین تجربه سالروز بی تو بودن بود و آذر ماه ۸۹ دومین تجربه و ما هیچ‌کدام عادت نکردیم به روزهای بی تو بودن که نبود معلم آزادی و آزادگی را هیچ‌گاه عادت نخواهیم کرد.
آموزگار دربندمان، بی شک اگر قرار شود تا مجددا روزی را برای گرامی‌داشت معلم تعیین کنند، آن روز روز میلاد تو خواهد بود که استاد شهید علی شریعتی فریاد زد: من معلمی را می ستایم که اندیشیدن را بیاموزد، نه اندیشه‌ها را.
در کلاس درس تو انتقاد آزاد بود و چه راحت می‌شد از معلم خرده گرفت و حتی با صدای بلند از او هزاران هزار سوال پرسید، و معلم چه صبور بود و چه خندان، و با چه صبر و حوصله‌ای تک تک سوال‌ها را پاسخ می‌داد. به راستی که نام مصطفی برازنده چون تو مردی است که شرف اهل سیاستی و ادامه دهنده راه مصطفای نبی، پیامبری که خود آموزگار بود و پیروان راستینش نیز پیشه آموزگاری را برگزیدند.
اینک ما شاگردان تو، در سالروز سبز میلادت، با صدایی آن‌قدر بلند که دیوارهای سیمانی اوین را می‌شکافد، فریاد می‌زنیم که معلم سبزمان! نگرانی به خود راه نده که حتی در روزهای اسارت نیز کلاس های درس تو پابرجاست و اگر خود حضور نداری تا با کلامت راه را به ما نشان دهی، مقاله‌ها و نوشته‌های روشنگرت از درون زندان ما را بس است تا همچنان چراغ کلاس‌هایت را روشن نگه داریم.
ای معلم خوبی‌ها! این ظلم و این سیاهی پایدار نمی‌ماند و آنان نیز که تو را و دیگر یاران سبزمان را دربند کرده‌اند، نیک بدانند که طلوع صبح آزادی نزدیک است و تا رسیدن آن روز، صبور و مقاوم ایستاده‌ایم.
میلاد سبزت مبارک.
جوانان سبز اصلاح طلب ایران
 


 
 

Things you can do from here: