نمیپرسم از کدام ایل و تباری، زبان مادریت چیست. تو ابروی منی هموطن.
زمانی که این چنین مست بوی عرق بید مشک توام نمیگوییم برایم از خیام ات بگو، از ایالت، از دانشکده زیبا یا کشتارگاهی که شبیه آنجا نیست اما هنوز برای هزاران کودک ساکن خاطره میسازد. نمیگوییم یادت هست ارک را چگونه ویران کردند، میگوییم خبر داری از دلهایی که روزی در پیچ و خم حجرههای بازار جا مانده اند، در قهوه خانههایت، در روزهای شلوغ قبل از عید در تربیت، در گجیل که پیر شده اما زمین نخورده.میتوان از صفهای طولانی اتوبوس در سه راه امین هم خاطره ساخت یا از میدان فهمیده تا پارک مشروطه را پیاده طی کرد، اگر تو آنجا نشسته باشی هموطن. تبریز مال من است، تهران مال توست، اصفهان از آن هموطن شیرازی است، شیراز از آن تو. ایران مال ما. از بختگان بخت برگشته و زاینده رود تا تخت جمشید، گاوخونی و دریاچه ارومیه راهی نیست که اگر تو برخیزی از تمامیگنجینههای رفته به تاراج اصحاب دیو هم میشود حماسه ساخت. هویت ما زندگی ماست و دریاچه مجمری که همه را به گرد خود جمع کرده تا اسم اعظمیشود از درد و صلایی برای اتحاد و همبستگی. قطعه ای از سمفونی عظیم زندگی که ما را به یکی شدن میخواند. سمفنونی که بدون تو و بدون حضور من با سکوت اش تا ابد حاضر است نیستی را به رخ مان بکشد. دریاچه نماد زیست در جهان من ایرانی است. ما با دیدن سرنوشت دریاچه به یاد خودمان میافتیم که ذره ذره در حال خشکیدن هستیم.
کلمه ای زیبا تر از "هموطن" برای خطاب تو نیست. که زبان مادریم ترکی است، محل تولد حیدربابا، زبانم عربی است، فرزند کرانههای بهمنشیرم، فرزند یکی از صدها دهستانی هستم که روزی مردان این خاک خون دادند تا به دست اجنبی نیافتد اما اکنون مردمانش آب سالم برای آشامیدن ندارند. از طلائیه تا جزیزه مجنون راهی نیست، از جنس مجنونیانیم. لرم، اهل کوچم، زاده اردیبهشت شیرازم، از جنس عطر بهارنارنجم که عطر زندگی است، فرزند جنوبم، تنگستان، بر سفره شام ام قوتی است که از بازار ماهی فروشان بندرعباس خریده ام، بلوچم، شهرم سوخته، سرخسم، سبزم، سرخم، آبی ام، سپیدم، فرزند سپید رود، فرزند خزر، زاده جنگلهای اورامان، کرد هستم. من همان هستم که هر روز از مقابل کوی اختر با صورتی خیس رد میشود و در سکوت کافه نادری روزها را میشمارد. مرا میشناسی. مرا آنقدر در پیخ و تاب هزار درد چلانده اند تا نام وطن، نام خاکم را از یاد ببرم. من اما ایستاده ام. من تو هستم هموطن…
گروه ۲۵ بهمن بنا به وظیفه و پس از مشورت با فعالان سیاسی آذربایجان و تهران روز ۱۲ شهریور را روز اتحاد و همبستگی میان اقوام ایرانی پیشنهاد کرد. ما شکی نداریم که این فراخوان کمترین تاثیری در حضور مردم در روز شنبه نداشت. حماسه را عزیزان فعال در آذربایجان و تک تک دلاورانی رقم زدند که بعد از ظهر آن روز در خانه نماندند. آمدند و این جنبش حق طلب را وارد فاز بسیار مهمینمودند. اعتراضات ۱۲ شهریور برگ زرینی است در تاریخ این سرزمین که اهمیت استراتژیک آن از هر بهاری در کشورهای همسایه بیشتر میباشد. باید اعتراف کنیم که مانند آن روز این بار هم از گروههای سیاسی اسم و رسم دار خواهش کردیم روزی را برای ادامه اعتراضها مردمیپیشنهاد کنند. زیاد گفتیم جواب اما کم شنیدیم تا بیشتر باور کنیم که جنبش سبز جنبش مردم است. این بار نیز به حکم وظیفه و پس از مشورت با فعالان و گروههای سیاسی مستقل ضمن حمایت تام از حضور در مسابقه فوتبال تیمهای تراکتور سازی و استقلال در روز ۱۸ شهریور، روز سه شنبه ۲۲ شهریور را روز دفاع از محیط زیست و پیگیری حقوق قومیتها معرفی و از تمام ایرانیان میخواهیم تا با حضورشان در خیابان بیش از پیش آیت اتحاد شوند و پیام آور رسیدن روزهای بهتر در آینده. همچنین از کسبه و بازاریان محترم خواهشمندیم با بستن مغازهها در این روز بیش از پیش به یاری هموطنان خود بشتابند. فراموش نکنیم که جنبش سبز جنبش حق طلبی است. حقی که تحصیل زبان مادری، توزیع عادلانه ثروت، آزادی بیان، عقیده و اندیشه را به یکسان پاس میدارد. مقابله با جنبشهای مردمیبی خشونت زمانی که در شهرهای مختلف پراکنده شوند برای حکومتهای دیکتاتوری غیرممکن میگردد. در ادبیات سیاسی ایران "آذربایجان" را با صفت دیگ سنگی میشناسند. دیگی که دیر به جوش میآید اما اگر آمد، سرد نمیشود. اکنون بر همه ماست که دست عزیزان ترک مان را بفشاریم و این راه را با انسجام و اتحاد بیشتر ادامه دهیم. پیروزی با ماست.
زمان: ۲۲ شهریور ماه ساعت ۵ بعد از ظهر
ارومیه: تقاطع عطایی و امام
تبریز: از راسته کوچه تا استانداری
تهران: انقلاب تا آزادی. با تمرکز بر توحید و ستارخان در غرب، آذربایجان-جمهوری در جنوب و مقابل دانشگاه تهران در مرکز مسیر راهپیمایی
اردبیل ::میدان شریعتی به سمت بازار
میاندوآب: پارک ساحلی
زنجان: فلکه انصاریه تا میدان ولیعصر
منبع: فیس بوک بیست و پنجم بهمن
--
خشک شدن دریاچه اورمیه
روز ۱۲ شهریور را روز اتحاد و همبستگی میان اقوام ایرانی
آیا برای آزادی موسوی و کروبی درخواست خودتان را ثبت کرده اید؟ اینجا
دیکتاتورها یکی یکی به پایان راه می رسند: قذافی، اسد و ...
سبز مي مانيم، تا هميشه