Sunday, October 31, 2010

فتنه اقتصادی

چکیده : وقتی سرداران خسته از جنگ نرم، شکست انتخاباتی و سیاسی خود را به فتنه سیاسی تعبیر کردند و در پوشش جنگی موهوم، کرده ها و نکرده های خود را به پای این فتنه نوشتند؛ معلوم است که باید از اصطلاحی چون فتنه ی اقتصادی نگران شد که به حکم تجربه، کاربرد این واژه در نزد آقایان، نوعی اعتراف پیشاپیش به شکست است و این بار لابد در برنامه های اقتصادی دولت. نگران باید بود که فتنه ی اقتصادی، پیش از هر چیز نشان از وجود حفره ها و رخنه هایی است که در این برنامه وجود دارد و اصل فتنه ی اقتصادی همین بی برنامگی هاست.


کلمه- آل طاها: لابد شما هم بی خبر نیستید که چندی پیش لگوی یکی از روزنامه ها، توسط معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مصداق جنگ نرم تشخیص داده شد و پس ار مدتی غوغا و جنجال، سرانجام آن روزنامه با اندکی تغییر و جابجایی در دو حرف لگوی خود را تغییر داد و – لابد – یکی از خاکریزهای دشمن در جنگ نرم توسط مقام عالی وزارت فتح شد.

و جالب آن که چند روز پیش همین روزنامه، تیتر اصلی خود را به جنگ نرم اختصاص داده بود و در کنار همان لگوی شیطانی – این تعبیر از همان مقام شیطان شناس است – آورده بود : «ماهواره ها و یارانه ها، میادین اصلی جنگ نرم».

قرار گرفتن کلمه ی یارانه ها در کنار ماهواره ها، ظاهراً اشتباه به نظر می رسید و خواننده برای لحظه ای گمان می برد احتمالاً اصل کلمه یارانه بوده و فکر می کرد که این روزنامه – مانند همان خطیب مشهور جمعه – یا تفاوتی برای یارانه و رایانه قائل نیست و در استفاده از آن سهل انگاری کرده است و یا مرتکب یک گاف مطبوعاتی شده و تنها یک اشتباه تایپی رخ داده و با جابجایی دو حرف ، رایانه به یارانه تبدیل شده است.

اما مروری بر متن خبر نشان می داد که تیتر روزنامه درست است و اشتباهی اگر هست – که هست ! – در اصل ِ بیانات و تعابیری است که سرداران جنگ نرم بکار برده اند و روزنامه آن را گزارش کرده است.

از شما چه پنهان، نگارنده هنوز به درستی نمی داند منظور این سرداران از جنگ نرم چیست و طرفین این جنگ موهوم کدام اند و برای مبارزه با آن چه باید کرد. اما وقتی می بیند کار از رایانه گذشته و به یارانه ها رسیده است و می شنود «فتنه ی اقتصادی در راه است» به سختی نگران می شود.

وقتی سرداران خسته از جنگ نرم، شکست انتخاباتی و سیاسی خود را به فتنه سیاسی تعبیر کردند و در پوشش جنگی موهوم، کرده ها و نکرده های خود را به پای این فتنه نوشتند؛ معلوم است که باید از اصطلاحی چون فتنه ی اقتصادی نگران شد که به حکم تجربه، کاربرد این واژه در نزد آقایان، نوعی اعتراف پیشاپیش به شکست است و این بار لابد در برنامه های اقتصادی دولت. نگران باید بود که فتنه ی اقتصادی، پیش از هر چیز نشان از وجود حفره ها و رخنه هایی است که در این برنامه وجود دارد و اصل فتنه ی اقتصادی همین بی برنامگی هاست. مگر نشنیده اید که مولوی چگونه از این فتنه یاد می کند:

ما در این انبار گندم مى‏کنیم                               گندم جمع آمده گم مى‏کنیم

مى‏ نیندیشیم آخر ما به هوش                       کین خلل در گندم است از مکر موش

موش تا انبار ما حفره زدست                          وز « فنش » انبار ما ویران شدست

اول اى جان، دفع شر موش کن                             و آنگهان در جمع گندم جوش کن