Friday, January 14, 2011

دموکرات های سرسخت ایران

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via جنبش راه سبز - همه گزارش‌ها by جنبش راه سبز on 1/13/11

الان بیرمان


 

آیا هیجان مردم سالاری در ایران به گذشته ها پیوسته؟ جنبش سبز را می توان یک ائتلاف دانست که پس از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری در ژوئن 2009 شکل گرفت، جنبشی که ناظران غرب برای نوشتن وفاتنامه اش شتاب می کنند.

در طول سال پیش، ناظران ایرانی بسیاری استدلال کرده اند که تضادهای درونی مقاومت را به شکست محکوم کرده و در نتیجه واشنگتن گزینه ای جز تعامل با آیت الله ها ندارد. به همین ترتیب، اخبار خروجی برخی از رسانه ها با گزارش کمرنگ شدن زرق و برق جنبش سبز در طول مراسم عاشورا در نیمه ماه دسامبر، حکایت از آن دارند که شعله پویای مردم سالاری از نفس افتاده است. پس از این همه بسیاری بر این باورند که دست کم وقتی سخن از بسیج مردم و اعتراص همگانی است، باید به جنبش سبز چون شعله ای خاموش نگریست.

ولی آیا این گونه است؟ بی شک موج مقاومت مردمی که در تابستان 2009 تمام ایران را درنوردید به روشنی عقب نشینی کرد. از دید سازمانی، با نبود رهبری پایدار در جنبش مردم سالاری ایران، و کمبود چشم انداز مشترک، در دراز مدت انسجام جنبش پایدار نماند.

در عمل، رفته رفته با انفعال مردم، فعالان سیاسی مخالف رژیم به وسیله لباس شخصی های حکومت و بسیجی ها به رحمانه ترین شکل سرکوب شدند. و اکنون اگر دسیسه های اخیر دولت ایران را بتوان چون نشانه ای دانست، هنوز قدرت های تهران به اندازه سیاست خارجی غرب مطمئن نیستند که این «تاک از بن خشکیده است.»
 

دادستان کل تهران، عباس جعفری دولت آبادی، اعلام کرد که این ماه قصد دارد ميرحسين موسوى و مهدی کروبی را مورد پیگرد قانونی قرار دهد. آنان با باطل شدن رایهایشان به رهبران جنبش سبز تبدیل شدند. آقای جعفری دولت آبادی تاکید کرد که «اتهامات رهبران فتنه بیش از آن چیزی است که گمان می کنند و زمانی که فهرست این اتهامات اعلام شود از آن باخبر خواهند شد.»

این گفته های وی پایه اصلی سخنرانی رهبر نظام، آیت الله علی خامنه ای شد: فرمانده کل قوای ایران «سران فتنه» را به خاطر «گزند رساندن به انقلاب اسلامی» محکوم کرد و گفت که آنان خیانت کرده اند و دشمنان را امیدوار ساخته اند. بسیاری این ماجرا را تحریم مذهبی برای پاکسازی داخل می دیدند. شگفتی ندارد که قوه قضاییه ایران اکنون زیر فشار است تا رهبران جنبش سبز را قانوناً خطاکار قلمداد کند و برای آنان اتهامات قانونی بسازد.

در بخشی از تلاش، مقامات رژیم قانونا رهبران مقاومت را ممنوع الخروج کرده اند تا آنان اجازه سفر به خارج از کشور را نداشته باشند. موسی قربانی، از اعضای کمیته قضایی قوه مقننه ایران، به تازگی در یک برنامه تلویزیونی دولتی اعلام کرد که آقایان موسوی و کروبی و همچنین رییس جمهور پیشین اصلاحات، محمد خاتمی، از سوی حکومت «محارب» شناخته شده اند و بر این پایه اجازه خروج از کشور را ندارند.
 

محافظه کاران ایران حتی به دنبال آنند که بتوانند ثابت کنند نامزدهای اصلاح طلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال آینده «خائن» اند و می خواهند رژیم مذهبی کنونی را سرنگون سازند. افراد شناخته شده ای در سطح بین الملل چون آیت الله احمد جنتی، که دبیر شورای نگهبان و از سران بانفوذ حکومت است، اعلام کرد که باید سیاستمدارانی که مدعی تغییر اند را از شرکت در انتخابات مارس 2011 محروم کرد؛ حتا اگر مدعی باشند که این تغییرات به سود جمهوری اسلامی است.

چنین سراسیمگی در برابر فعالیت های مخالفان، از ناگفته ها سخن می گوید. اگر جنبش سبز شعله ای مرده و ریشه ای خشکیده بود مقامات ایران کمتر به آن می پرداختند و به بقایای بی اعتبار آن کمتر سرگرم می شدند. و اگر سیاستمداران اصلاح طلب ایران به اندازه ای که آنان معمولا به تصویر می کشند کمرنگ و در حاشیه بودند، مشارکت سیاسیشان لطمه ای به مشروعیت و ثبات جمهوری اسلامی ایران نمی زد.
 

به نظر می رسد مقامات ایران باور دیگری، مخالف وانمود وادعایشان دارند؛ چیزی فهمیده اند که بسیاری در غرب از این فهم سهمی نداشته اند: شاید خودِ جنبش سبز در مسیر ناهموار خویش به خاموشی گراییده باشد ولی انگیزه ای بزرگتر برای دموکراسی خواهی که تاکنون جنبش سبز نماینده اش بوده، نمرده است:به سادگی، زمستان را از سر می گذراند.

آقای برمن معاون شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن دی سی است.

 

 ایلان برمن،  وال استریت جورنال

مترجم: فائقه اشکوری

منبع: ایران در جهان


 
 

Things you can do from here: