Sunday, August 28, 2011

پاییز نامعلوم در ادامه بهار عرب

پاییز نامعلوم در ادامه بهار عرب
یاروسلاو تروفیماو، جی سولومان، نور ملاس
برخلاف لیبی، سوریه در قلب خاورمیانه واقع شده؛ و سرنوشت آن بر اسراییل، فلسطین وایران دخیل است.

 تصرف بخش بزرگی از شهر طرابلس توسط معترضان لیبی نقطه عطفی برای جنبش های انقلابی خاورمیانه به شمار می رود. ولیکن اهمیت آن بستگی به این دارد که موفقیت مردم لیبی چه اثراتی بر شورش احتمالاٌ مهم تری چون سوریه باقی می گذارد.


در حالی که معترضان لیبی با مقاومت های اندکی دست و پنجه نرم می کنند، هجوم سریع آن ها به پایتخت به ساکنین منطقه آموخته است که حتی سرکوب های گسترده توسط دولت ها ، نمی تواند شهروندان را که در دهه های گذشته از تجاوزات رژیم های مستبد خسته شده اند، بترساند.

این یک علامت نامیمون برای پرزیدنت بشار اسد سوریه است که با حمله به شهرهای شورشی قصد دارد جنبش ۶ ماهه مشابهی را خاموش گرداند. هم اکنون نشانه هایی وجود دارد که رویداد های اخیرلیبی  برای معترضانی که در تلاش برای سرنگونی آقای اسد هستند، الهام بخش بوده است.

در روز دوشنبه تظاهر کنندگان سوریه در خیابان ها فریاد می زدند: " امشب قذافی، فردا بشار". رامی نخل یکی از فعالین نیروهای مخالف در کمیته های هماهنگی محلی گفت او با مشاهده فیلم تظاهراتی در میدان مرکزی طرابلس در تلویزیون و به ویژه هنگامی که لیبیایی ها شروع به شعار دادن و اعلام همبستگی با دموکراسی خواهان سوری کردند،  دلگرم شد.

آقای نخل افزود: " سوریه با لیبی تفاوت زیادی داشته و برای ما سناریوی های دیگری وجود دارد. لیکن دلگرم کننده است که بدانیم تمام سناریوها به پایان دیکتاتوری ختم می شود."

شرایط بسیار متفاوتی در سوریه و لیبی حاکم است و کپی برداری از الگوی لیبی مشکل آفرین خواهد بود. شورشیان لیبی توانسته اند با بهره گیری از مداخله نظامی گسترده سازمان ناتو پیشروی کنند. اینچنین دخالت نظامی در سوریه بسیار بعید به نظر می رسد. کشوری که دارای ارتشی ماهرتر بوده، هم پیمانان زیادتری دارد و قادر است با درگیر کردن همسایه اش اسرائیل در جنگ، کشمکش های منطقه ای به راه اندازد.

علاوه بر آن، هجوم به مرد قوی لیبی یعنی معمر قذافی مانند سرنوشت فجیع حسنی مبارک رهبر برکنار شده مصر و زین العابدین بن علی تونس، آقای اسد را می تواند وادار کند که برای بقای خود، تلاش بیشتری نماید. به طور خلاصه رویداد های لیبی امکان دارد که درگیری ها در سوریه را شدیدتر سازد: هم مخالفین را ترغیب نموده و هم آقای اسد را وادار کند که مقاومت نماید.

برخلاف لیبی که از نظر جغرافیایی و سیاسی در مرز جهان عرب قرار گرفته و توسط یک رهبر دمدمی مزاج در حاشیه دنیای سیاسی اعراب اداره می گردید، سوریه در قلب خاورمیانه واقع  شده است. لذا سرنوشت آن نه تنها در مبارزات بین اسراییل و فلسطینیان بلکه در تقویت ایران -که علیرغم مخالفت دیگر کشور های عربی با آن تاکنون وفادار بوده- دخیل است.
اندرو تابلر یکی از اعضاء موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک معتقد است، تغییر قدرت در سوریه "از نظر دیپلماتیک کار بسیارسنگینی است." بسیاری از تحلیگران بر این باورند که رمز موفقیت در تغییر دولت سوریه- هدفی که پرزیدنت باراک اوباما در هفته گذاشته علناٌ پذیرفت - در فشارهای سیاسی و اقتصادی نه فشارهای نظامی از خارج، نهفته است. 

اعمال تحریم بر فروش نفت سوریه که در هفته گذشته وضع شد، می تواند بسیار اثر گذار باشد. برآورد می شود رژیم اسد حدود یک سوم در آمد خود را از طریق فروش نفت به اروپا کسب می کند.

برخی از ناظران پیش بینی می کنند که مجموعه اینچنین فشارهای اقتصادی و سیاسی و شرایط لیبی به هر صورت سرنوشت آقای اسد را خاتمه خواهد داد. رامی خوری، یکی از مفسرین سیاسی عرب در این مورد گفت: "وی هم اکنون تنها یک راه دارد و آن این است که شیوه خروج از قدرت را انتخاب کند."
 
در عین حال این امکان وجود دارد که این انرژی ایجاد شده توسط جنبش لیبی، به غیر از سوریه، کشورهای دیگر منطقه را نیز متلاطم کند. مقامات آمریکایی به ویژه امیدوارند که جنبش اعتراضی داخلی ایران که در سال ۲۰۰۹ انتخابات پرزیدنت محمود احمدی نژاد را به چالش کشید، تجدید نیرو نماید. به گفته مقامات آمریکایی نیروهای امنیتی ایران در سرکوب "جنبش سبز" عمدتاٌ موفق بوده اند.

سوریه در عرض سی سال گذشته نزدیکترین هم پیمان استراتژیک ایران در منطقه بوده است. مقامات آمریکایی بر این باورند که اعتراضات در حال رشد در برابر رژیم اسد ، امکان دارد که نیروهای دموکراتیک ایران را تحریک کند. یکی از مقامات ارشد امریکا در این مورد گفت: "دولت ایران در هر آنچه در سوریه اتفاق بیفتد، بسیار ذی نفع است."

تحلیل گران و دیپلمات ها نیز بر این باورند که با سقوط رژیم قذافی، احتمال به جوش آمدن جنبش هایی  در بحرین و یمن وجود دارد. برخی دیگر معتقدند که امکان دارد در کشورهایی که تاکنون از این موج تغییرات فاحش آسیبی ندیده اند مانند الجزایر ، مراکش و اردن، ناآرامی های جدیدی ایجاد شود.

منصور جمری یکی از مبلغین دموکراسی در بحرین، که سردبیر روزنامه الوَسَط است گفت: "در ماه های اخیر مردم ناامید شده بودند که بتوانند تغییراتی ایجاد نمایند. ولیکن اگر قذافی از مسند کار خارج شود، بدان معنا است که دموکراسی و انقلاب های مردمی می توانند در جهان عرب نیز به وقوع بپیوندند. دورانی که قوای امنیتی بتوانند آرمان های مردم را سرکوب کنند، گذشته است."

 آغاز خشونت در لیبی در ماه فوریه به آنچه در ابتدا به نظر می رسید جنبش هایی مسالمت آمیز برای برقراری دموکراسی در منطقه باشند، پایان داد. در کشور های همسایه یعنی تونس و مصر، ارتش های محلی در ماه ژانویه از فرمان شلیک به طرف معترضان غیرمسلح خودداری کرده و این روند به سرنگونی پرزیدنت زین العابدین بن علی و حسنی مبارک  منجر گردید.

ولیکن در سوریه و لیبی، ارتش در مقابل معترضان ضد دولتی مردد نبودند. رژیم آقای اسد تاکنون دو هزار نفر را به قتل رسانده است. در بحرین نیز یک مداخله نظامی به رهبری عربستان سعودی در ماه مارس اعتراضات را سرکوب نمود. در عین حال در یمن پرزیدنت علی عبداله صالح در مقابل درخواست ها برای کناره گیری از قدرت مقاومت نموده و کشورش را در مرز یک جنگ داخلی قرار داده است.

قدرت نظامی ناتو در لیبی، مسیر متفاوتی را برای شورشیان این کشور ترسیم نموده است. این در حالی است که معترضان در کشور های دیگر منطقه تحت فشار هستند.

بمباران انجام شده توسط کشورهای هم پیمان در ماه مارس جلوی پیشروی نیروهای قذافی را در شهر بنغازی که محل استقرار معترضان بود گرفت. پس از آن جنگنده های ناتو به عنوان نیروی هوایی شورشیان، وبا هماهنگی واحدهای شورشی در زمین عمل می کرد.کشتی های جنگی ناتو همچنین در باز نگاه داشتن خطوط تدارکاتی دریایی به شهر محاصره شده میسراته، به  آن ها کمک می رساند .
علی الاحمد یکی از مخالفین عربستان سعودی که ریاست موسسه  امور خلیج فارس را در واشنگتن برعهده دارد گفت: "پیروزی جنبش لیبی بیانگر آن است که تغییر سیاست غرب در زمینه برقراری آزادی در خاور میانه ، یک عامل تعیین کننده است."

حداقل در این مرحله، اینچنین مداخله ای توسط غرب برای سوریه با بیش از سه برابر جمعیت  لیبی، با دارا بودن فرقه ها و مذاهب متعدد و درگیری های حل نشده با کشور همسایه یعنی اسراییل ، تدارک دیده نشده است.

پاول سولیوان، پرفسور دانشگاه دفاع ملی هشدار داد: " اگر ناتو در سوریه دخالت کند، به باتلاق همه باتلاق ها یعنی جنگ اسراییل و فلسطین کشیده خواهد شد."

اقای اسد بدون دوست نیست. او از طرف اقلیت علویان که شاخه ای از شیعه است و اکثر نخبگان حاکم سوریه به آن تعلق دارند، حمایت می گردد. همچنین رژیم او هنوز تا حدودی توسط طبقه بازرگانان سنی و اقلیت های مذهبی مانند مسیحیان و دروزی ها پشتیبانی می گردد.

به گفته عبدالله بوحبیب، سفیر اسبق لبنان در واشنگتن و رئیس مرکز ایسام فارِس در بیروت، برخلاف سرهنگ قذافی که تقریبا دوستی ندارد ، آقای اسد دارای هم پیمانان قدرتمندی در منطقه است. به غیر از ایران، دولت سوریه دارای دوستانی در بین میلیشیای شیعه حزب الله که در اداره لبنان سهیم اند و همچنین در دولت شیعی همسایه خود عراق است.

آقای بوحبیب همچنین گفت: "در این بازی قذافی تنها است. هیچکس او را نمی خواهد. هیچکس به او نزدیک نیست. هیچکس او را دوست ندارد. ولیکن بازی در سوریه کاملا متفاوت است."

همانطور که آقای اوباما در هفته گذشته اشاره نمود، معترضان سوری مانند شورشیان لیبی در روز های اولیه ، دخالت غرب را به شدت رد می کردند. اما به دنبال تخریب نظامی چندین شهر سوریه در هفته های اخیر و نتیجه داشتن حملات نظامی ناتو بر علیه سرهنگ قذافی، برخی از نیرو های مخالف سوریه در حال تغییر عقیده در این مورد هستند.

مقامات سوریه مکررا دخالت ناتو در لیبی را به عنوان نمونه ای از استعمارجدید غرب و مداخله بیجا در خاورمیانه توصیف کرده اند. آقای اسد یک شنبه در مصاحبه ای با تلویزیون دولتی سوریه گفت: "استقلال ما در هیچ شرایطی قابل بحث نیست." او هشدار داد که در صورتی که کشور های غربی از طریق نظامی بر علیه سوریه وارد عمل شوند، با عواقبی روبرو شده که قادر به تحمل آن نخواهند بود.

با وجود این جامعه جهانی درحال برداشتن قدم هایی است که می تواند موجب تحمیل تغییراتی بر سوریه شود. کشور های اروپایی و امریکا که از آقای اسد برای انجام اصلاحات ناامید شده اند، در هفته گذشته علنا از او خواستند که از قدرت کناره گیری نماید.

این اقدام کشورهای غربی پس از آن انجام شد که عربستان سعودی در صدر سایر کشورهای حوزه خلیج فارس سفرای خود را از دمشق احضار نمود و با انتقاد شدید از رژیم سوریه، آن را در جهان عرب ایزوله کرد.

جفری فِلتمن، مدیر کل وزارت خارجه در امور خاور نزدیک در مورد بحران سوریه با نبیل الاعرابی دبیر کل اتحادیه اعراب در روز دوشنبه در قاهره به گفتگو پرداخت. آقای فلتمن در کنفرانس خبری مشترکی به حضار یاد آوری کرد که تصمیم اتحادیه اعراب در ماه مارس گذشته، راه را برای دخالت علیه سرهنگ قذافی هموار نمود.

تاکنون روسیه و چین از اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متعهد علیه رژیم اسد ، جلوگیری نموده اند. لیکن برخی از تحلیل گران معتقدند در صورتی که عملیات علیه لیبی به عنوان یک پیروزی قلمداد شود، امکان دارد که تلاش هایی برای اخذ یک مجوز حقوقی جهت فشار آوردن به دمشق از طریق برقراری تحریم و یا ارجاع به دادگاه بین المللی جنایی مجددا انجام پذیرد.

وِین وایت، محقق در موسسه خاور میانه در واشنگتن و یکی از مقامات سابق اطلاعاتی در وزارت خارجه گفت: سرنگونی سرهنگ قذافی امکان دارد فشارهای بین المللی را جهت "به کار گیری عملیات شدیدتر علیه رژیم خشونت طلب تر و یغماگری او، تقویت کند." او اضافه کرد: "تاکنون درگیر بودن ناتو و امریکا (در لیبی) به وسیله برخی از سوریه ای ها به عنوان دلیلی به کم اهمیت دادن به گرفتاری های آن ها قلمداد شده است. بدون شک از این جهت بی صبری مردم سوریه مطمئناٌ افزایش خواهد یافت."

ترکیه که همسایه بزرگ سوریه است و دارای یکی از بزرگترین ارتش های ناتو است، احتمالا نقشی محوری را در این روند به عهده خواهد گرفت.

دولت نخست وزیر طیب اردوغان برای مدت های طولانی رژیم های سوریه و لیبی را جذب نموده و در ابتدا به شدت مخالف دخالت غرب در لیبی بود. این کشور که با واکنش شدید اعراب روبرو شد، هم اکنون از مواضع خود دست برداشته است. احمد داوود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه به طور سرپوشیده به دمشق هشدار داد. وی گفت انتقال قدرت در لیبی باید "درسی برای سایرین در منطقه باشد."

مقامات آمریکایی در روز های اخیر در این مورد گفتند که آن ها از شکاف های در حال رشد در بین گروه های ذینفع که از دهه  ۱۹۶۰در سوریه نفوذ داشته اند، به ویژه از انزوای نخبگان تجاری سنی مذهب این کشور ، دلگرم شده اند.

منبع: وال استریت ژورنال

--
آیا برای آزادی موسوی و کروبی درخواست خودتان را ثبت کرده اید؟ اینجا
دیکتاتورها یکی یکی به پایان راه می رسند: قذافی، اسد و ...
سبز مي مانيم، تا هميشه