Wednesday, February 23, 2011

مهدی خزعلی: اول اسفند، تهران یک پادگان بزرگ نظامی بود

مهدی خزعلی: اول اسفند، تهران یک پادگان بزرگ نظامی بود


ندای سبز آزادی: «درخیابان پاستور، نزدیک منزل آقای میرحسین موسوی ۱۰ ماشین ضد شورش مستقر بودند و تظاهرات امروز تظاهرات نیروهای ضد شورش بود.» دکتر مهدی خزعلی در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله، مشاهدات خود از وضعیت تهران در یک اسفند را شرح می‌دهد.


دکتر مهدی خزعلی، نویسنده و تحلیل‌گر مسائل سیاسی، امروز یک‌شنبه اول اسفند "دور مفصلی" در خیایان‌های تهران زده است. او در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله، از حضور «۱۰ ماشین ضدشورش» در خیابان پاستور، اطراف منزل میرحسین موسوی خبر می‌دهد و اضافه می‌کند: «تهران امروز یک‌شنبه، اول اسفند ۱۳۸۹ به یک پادگان نظامی تبدیل شده بود. مثل ۲۵ بهمن نبود. این‌بار نیروهای گارد، کاملا تجهیز شده آمده بودند. گشتی در بلوار کشاورز، خیابان ولیعصر، میدان انقلاب، میدان آزادی زدم. همه جا مملو از نیروهای گارد بود. در خیابان کارگر به بسیجی‌هایی که در پیاده‌رو دسته‌جمعی با کلاه‌های ضد شورش و باتوم حرکت می‌کردند، گفتم، "مثل این که بنا بوده جنبش سبز راهپیمایی کند، شما راهپیمایی می‌کنید". در بلوار کشاورز جوان دانشجویی که از دانشگاه تهران بیرون آمده را گرفتند و او را جلوی چشم ما بد جوری زدند. من فکر می‌کنم تظاهرات امروز تظاهرات نیروهای ضدشورش بود.»


این تحلیل‌گر مسائل سیاسی در ادامه می‌گوید: «در همان مسیر متعرض ما هم شدند، با این که در ماشین بودیم. ماشین را نگه داشتند و گفتند شما فیلمبرداری می‌کردید. گفتم نه ما فیلمبرداری نمی‌کردیم. کاملاً فضا امنیتی بود. پیاده‌روها پر از جمعیتی بود که در خیابان انقلاب به سمت آزادی حرکت می‌کردند و مشخص هم بود که نیروهای امنیتی در بین جمعیت حرکت می‌کنند و نظارت خیلی شدیدی داشتند. پایین‌تر هم درخیابان پاستور، نزدیک منزل آقای میرحسین موسوی ۱۰ ماشین ضد شورش مستقر بود.»

 

مأمور انتظامی: این رفتار بسیجی‌ها در ذهن مردم می‌ماند

آقای خزعلی درباره دیگر مشاهدات خود از وضعیت یک اسفند در تهران می‌افزاید: «امروز یک مامور نیروی انتظامی پیش من درد دل می‌کرد. او گله می‌کرد و می‌گفت بسیجی‌ها وارد اتوبوسی شدند که ۲۰۰ سرنشین داشت. به زور زن و بچه را پایین ریختند تا یکنفر را دستگیر کنند. با چوب رفته بودند داخل اتوبوس. این رفتارها در خاطره‌ی مردم می‌ماند. اگر واقعاً براین باورند که تعداد مخالفین و منتقدین به تعبیر کیهان فقظ ۵۰ نفر هستند، نیازی نیست این جمعیت عظیم را به عنوان نیروهای ضدشورش و سرکوبگر به خیابان‌ها بیاورند. من فکر می‌کنم تظاهرات امروز (۱ اسفند ۱۳۸۹)، تظاهرات نیروهای ضدشورش بود. البته حضور مردم در خیابان‌ها خیلی زیاد بود. مردم در پیاده‌روها حرکت می‌کردند و برای این که درگیری نشود شعار نمی‌دادند.»


مهدی خزعلی درباره کندی سرعت اینترنت در روزهای اخیر به دویچه‌وله می‌گوید: «از دیروز تا حالا سایت خودمان را هم نمی‌توانیم باز کنیم. به قدری سرعت اینترنت را پایین آورده‌اند که امکان باز کردن سایت‌های فیلترنشده هم نیست. از دو سال پیش گفتند، "فتنه" تمام شد، من فتنه را همین کسانی می‌دانم که سرکوب‌می‌کنند.»


آقای خزعلی از "اتمام حجت" خود با مقامات حکومت خبر می‌دهد و خطاب به آنها می‌گوید: «من با شما اتمام حجت می‌کنم و شرط می‌بندم. شرط می‌بندم اگر شما به معترضین مجوز راهپیمایی بدهید، در تهران ۱۰ میلیون نفر به خیابان می‌آیند. حالا شما می‌گویید جمعیت تهران این قدر نیست. همان طور که "ماشالله"، شما برای راهپیمایی‌هایتان از تمام شهرها آدم می‌آورید، ما نمی‌آوریم و اتوبوس هم نمی‌فرستیم. خود مردم می‌آیند. از تمام شهرهای اطراف می‌آیند. نگویید تهران ۱۰ میلیون جمعیت ندارد. نخیر، مطئمن باشید خیابان‌های تهران با ۱۰ میلیون معترض آرام و با سکوت پر خواهد شد. ما حاضریم مدیریت کنیم تا "خدای نکرده" کسی آزرده نشود. فقط شما دخالت نکنید.»


--

همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود

همراه شو عزيز، همراه شو عزيز




سبز مي مانيم، تا هميشه

روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم

راي سبز من اسم سياه تو نبود!