Saturday, June 11, 2011

پیش‌بینی مهدی کروبی: سپاه از این همه ثروت نمی گذرد

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via سایت خبری تحلیلی کلمه by kaleme.com on 6/11/11

آنچه می‌خوانید گزیده‌ای کوتاه از یک گفتگوی منتشر نشده با مهدی کروبی است که مدت‌ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در دفتر او انجام شد؛ بخش‌های دیگر این گفتگو، داوری او نسبت به چهره‌های تاثیرگذار اصلاح‌طلب است و انتشار آن منوط به اجازه آقای کروبی است؛ اما آنچه اینک پیش روی شماست دیگر منتظر اجازه او نمی‌ماند؛ زیرا نشان از پیش‌بینی زود هنگام روزهایی است که در «خشت خام» می‌دید؛ مهدی کروبی پس از این گفتگو در حالی که چای می‌نوشید گفت: «این‌ها یک مباحثه بود بین دو طلبه! حرف‌هایی که نمی‌خواهم با صدای بلند بگویم» و حالا زندگی پیرمرد در حصر، صدای بلند ناگفته‌هاست و شکستن ساقه گلی که «از زندان سلطنت تا زندان ولایت» به جانش آب داد اما به برش شکست…

از انتخابات آینده (۱۳۸۸) شروع کنیم؛ شما این بار هم نامزد می‌شوید؟

حالا زود است و معلوم نیست؛ آخر من فکر نمی‌کنم این انتخابات به سلامت بگذرد؛ با آمدن این دولت (احمدی‌نژاد) سپاه، تمام منابع اقتصادی کشور را در دست گرفته و حاضر نیست تن به انتخابات بدهد و از آن‌همه ثروت بگذرد. این‌که مردم کسی را انتخاب کنند و او بخواهد بر سپاه نظارت کند که جلوی دخالت او در سیاست را بگیرد و بر آنچه که دست سپاه است نظارت داشته باشد و یا حساب‌رسی کند؟ این‌ها نمی‌گذارند؛ واقعا کار خیلی سخت شده است و نمی‌بایست می‌گذاشتند کار به این‌جا برسد.

چه کسانی نباید می‌گذاشتند؟

میشد جلوی این‌ها را گرفت؛ خوب شما دیدید که در انتخابات (۱۳۸۴) من نفر اول شمارش آرا در ۱۵ استان کشور بودم و اندکی خوابیدم و بیدار شدم و دیدم همه چیز از دست ستاد انتخابات کشور خارج شده و دست دیگران افتاده، بعد هم نامه نوشتم و نقش آقا مجتبی (خامنه ای) را گفتم؛ اگر باور می‌کردند خطری را که انتخابات را تهدید می‌کند نمی‌گذاشتند این‌جوری شود.

شما که این خطر را می‌دانستید چرا نگفتید به دولت آقای خاتمی؟

من اتفاقا گفتم و حتی پیشنهاد دادم که به خاطر حساسیت اوضاع، وزارت کشور را برای انتخابات بدهند دست (سید علی اکبر) محتشمی‌پور؛ او از پس این‌ها برمی‌آمد و می‌توانست جلوی تقلب را بگیرد (…)؛ حالا گذشت و نمی‌خواهم کسی را متهم کنم، همه با هم تا این‌جا آمدیم، مهم این است که حواسمان باشد که دیگر برگزاری انتخابات سالم و آزاد در این کشور کار ساده‌ای نیست؛ اصلا ساده نیست، زمان امام (خمینی) هر ایرادی که می‌گرفتند نمی‌توانستند انتخابات را چیزی بگویند، در سلامت‌اش شک نبود، آن‌جا هم که آقای جنتی و شورای نگهبان خواستند نتیجه‌ای که به نفع‌شان نبود (مجلس سوم) را دست‌کاری کنند امام محکم جلوی‌شان ایستاد و نگذاشت. هر جوری که بشود کشور، انتخابات اگر سالم باشد جمهوریت حفظ می‌شود و مردم خودشان می‌آیند و هرجور که بخواهند می‌آیند و با انتخاب‌شان اصلاح می‌کنند و تغییر می‌دهند؛ اگر این نباشد همه چیز از بین می‌رود.

خوب! کوتاه آمدن دولت خاتمی در برابر دخالت حکومت در نتیجه انتخابات، مختص او نبود؛ شما هم در مجلس ششم که قدرت کاملا دست اصلاح‌طلبان بود در مواردی تسلیم آقای خامنه‌ای شدید…

موضوع نتیجه انتخابات با هیچ مصداق دیگری قابل مقایسه نیست؛ رگ حیاتی نظام است که جای کوتاه آمدن نیست، انتخابات نباشد دیگر امید هیچ اصلاح یا تغییری نیست و اگر اعتراض از راه‌های دیگری بشود معلوم نیست به چه نتیجه‌ای برسد. برای همین هم یک عده از اول با جمهوری مخالف بودند؛ اما از انتخابات که یک رکن نظام است بگذریم من آن‌وقت معتقد بودم که در مصادیق، باید رهبری را داشت چون تا زمینه برای تغییر بیشتر بر اساس انتخابات‌های بعدی فراهم نشود اگر او را نداشته باشیم هیچ کاری نمی‌شود کرد. ضمن اینکه نباید توقع مردم را بالا برد، ظرفیت‌ها را باید در نظر گرفت، وقتی هنوز فکری برای مراکزی که به هیچ‌کس هم جواب نمی‌دهند و هرکاری که دوست دارند می‌کنند نکردیم چرا وعده‌هایی می‌دهیم که وقتی نشد سرخوردگی و یأس بیاورد. (…) من کارهایی کردم که می‌توانستم؛ جوری عمل می‌کردم که بتوانم گاهی زندانی‌ها را آزاد کنم، برای‌شان مرخصی بگیرم و در حد توانم به گرفتاری خانواده‌های شان برسم… اما وقتی لقمانیان (نماینده همدان) را گرفتند محکم ایستادم و کوتاه نیامدم؛ دیدم نه! اینجا پای همان انتخابات و مجلس و جمهوری در میان است و جای مماشات نیست. من در تبلیغات انتخابات هم همین کار را کردم و حرف‌هایی را زدم که شدنی بود (…)

منبع: میهن ـ محمدجواد اکبرین


 
 

Things you can do from here: