Tuesday, June 28, 2011

ده ماه قرنطینه؛ تاجزاده ازحداقل حقوق یک زندانی بی بهره است

ده ماه قرنطینه؛ تاجزاده ازحداقل حقوق یک زندانی بی بهره است

جرس: سید مصطفی تاجزاده عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی سه شنبه ۳۱ خرداد به زندان اوین بازگشت و پس از انتقال مجدد به قرنطینه اوین روزه خود را مجددا از سر گرفته است.

به گزارش کلمه، مصطفی تاجزاده در طی مدت ده ماهی که در قرنطینه اوین به سر می برده ۷ ماه آن را در اعتراض به شرایط نگهداری در روزه به سر می برده و اکنون نیز در اعتراض به شرایط نگه داری خود مجددا روزه خویش را آغاز کرده است.

خانواده تاجزاده در طی این مدت بارها از شرایط بد و نامناسب محل نگهداری او در قرنطینه گفته بودند و به این رویه نیز اعتراض داشتند و دارند، هرچند که نتیجه اعتراضات فخرالسادات محتشمی پور همسر تاجزاده نیز زندان و ۵۰ روز انفرادی شد و مسوولان قضایی و امنیتی توجهی به وضعیت معاون سیاسی وزارت کشور دوران اصلاحات نکردند و کماکان او را در قرنطینه نگه داشتند.

بر اساس قانون پس از اتمام بازجویی ها و صدور حکم، زندانی باید به بند عمومی منتقل شود و در حال حاضر نیز زندانی های سیاسی در بند ۳۵۰ اوین نگه داری می شوند و تنها عبدالله رمضان زاده (که اینک در مرخصی به سر می برد) و بهزاد نبوی به صورت غیر قانونی در بند دو الف به سر می برند و از سوی دیگر مصطفی تاجزاده  است که در قرنطینه زندان اوین به سر می برد.

 

ده ماه در قرنطینه اوین بودم

مصطفی تاجزده  پیش از بازگشت به زندان در گفتگو با خبرنگار کلمه ضمن تاکید بر اینکه در طی این ده ماه در قرنطینه زندان اوین به سر برده است می گوید: " از زمانی که به اوین برگشتم تا زمان مرخصی، من را به یکی از اتاق های حفاظت زندان ها بردند. در یکی دو روز نخست تنها بودم تا اینکه آقای نوری زاد را نیز به آنجا آوردند. پس از مدتی نوری زاد در اعتراض به شرایط خود دست به اعتصاب غذا زد و در پی آن از آن سلول منتقل شد. من دوباره تنها شدم تا آنکه پس از گذشت مدتی فردی را آوردند که سیاسی نیست و به دلیل شکنجه های  وحشتناکی که بر او صورت گرفته است از حالت روحی مساعدی نیز برخوردار نیست."

او در باره هم سلولی خود تاکید می کند: "بر اساس گفته های این فرد، او را ۵۰ روز در انفرادی بدون برق نگه داشته بودند، شرایطی یک که فرد عادی را نیز از حالت طبیعی خارج می کند، بعد این فرد را کنار من گذاشته اند، او شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشته و بر اساس گفته خودش تا کنون ۷ بار خودکشی کرده است و البته به مرخصی های یک یا دو هفته ایی نیز رفته که من تنها شدم. اکنون این فرد را به سلول من آورده اند و در یک جا ما را با هم گذاشته اند و شرایطی فراهم کرده اند که تنهایی را به حضور فرد دیگری ترجیح می دهم. یعنی انفرادی را بر وضعیتی که بر من تحمیل شده بیشتر می پسندم. باید تاکید کنم که مشکلی با هم اتاقی خود ندارم و می دانم که هرکس هم که جای او بود از تعادل خارج می شد."

 

معاون سیاسی وزارت کشور دوران خاتمی در خصوص آنکه چرا او را همچنان در انفرادی نگه داشته اند و به عمومی منتقل نمی کنند می گوید: " اینکه چرا من را آنجا نگه داشته اند را نمی دانم و هیچ کس نیز دلیل آن را به من نگفته است و فقط گفته اند که باید در آنجا باشم و نمی توانم به بند ۳۵۰ منتقل شوم. از سویی دیگر من با رفتن به بند دو الف هم مخالف هستم چراکه بارها گفته ام سپاه نباید وارد مسایل سیاسی شود و به دنبال آن زندان و بند نیز داشته باشد و از این رو بند دو الف را غیر قانونی می دانم."

او در خصوص نحوه اعتراضش به شرایط نگهداری اش در قرنطینه زندان اوین نیز خاطر نشان می کند: " حکم های ما از اساس ظالمانه است و افراد دیگری باید محکوم می شدند، اما حالا که به این شکل ناعادلانه محکوم شده ایم پس باید از حداقل حقوق زندانی ها نیز برخوردار شویم. پس از آنکه ملاقات های منظم من را قطع کردند و این ملاقات ها هر از چندگاه شد ، از ۲۰ آبان سال گذشته شروع به گرفتن روزه کردم و بیش از ۷ ماه یعنی تا روزی که از زندان آزاد شدم نیز روزه خود را ادامه دادم و اکنون نیز اگر دوباره به قرنطینه برگردم مجددا تا وقتی که از زندان آزاد شوم  روزه خواهم گرفت و این را تنها روش مدنی برای اعتراض خود می دانم. مانند بقیه کارها نیز عجله ندارم و به صورت مستمر این امر را دنبال می کنم تا بالاخره این صدا شنیده شود. "

 

او می افزاید: "جمع بندی من در این است که تصمیم آقایان بر این است که در جمع نباشم و از طرفی دیگر نمی خواهند در انفرادی هم مرا نگه دارند چراکه دلیل و توجیهی برای کار خود ندارند . به من حتی اجازه سلام و عیلک ساده با دیگر زندانیان را نیز نمی دهند. معمولا از ساعت ۶ تا ۷ بعد از ظهر به هواخوری می برند و اگر در آن زمان کسی بخواهد به بهداری و یا دادسرا برود و از آن مسیر عبور کند ، اورا طوری می برند که نتواند من را ببینید یا سلامی کند. نمی دانم آنان از چه می ترسند که تا این حد من را از همه دور نگه داشته اند. البته باید تاکید کنم که در طی این مدت هیچ بی احترامی نکرده اند و رفتارها با دفعه اول بسیار متفاوت است. اما با این حال با این رفتارشان حقوق من را نقص کرده اند. همچنین من می خواهم روزنامه هایی چون شرق ، اعتماد و روزگار را نیز داشته باشم که نمی دهند و نمی دانم که این بار که بازگردم آیا این روزنامه ها را در اختیارم قرار می دهند یا خیر؟ البته همسرم کتاب هایی که خواسته ام را آورده است و از این لحاظ یک فرصت تاریخی و طلایی در اختیار دارم تا بتوانم مطالعه کنم. البته به دلیل مشکل گردن معمولا در سلول به صورت درازکش ۷٫۸ ساعت مطالعه می کنم و مابقی را می خوابم ، به هوا خوری میروم و مشغول نماز و عبادت هستم. "

 

پیگیر شکایت خود از جنتی، مشفق ، خبرگزاری ایران و رونامه ایران هستم

از قرارگاه ثارالله هم به خاطر ضرب و شتم و توهین شکایت کردم

تاجزاده همچنین در خصوص شکایات خود می گوید: " یک شکایت ده ساله از آقای جنتی دارم که اگر به آن شکایت رسیدگی می شد اکنون این اتفاقات در کشور رخ نمی داد. شکایت دیگرم از سردار مشفق است که در واقع در سخنان خود به کودتای انتخاباتی اعتراف کرده و پس از آنکه به ما گفتند قانونی پیگیری کنید و شکایت کنید ما شکایت کردیم که به آن نیز رسیدگی نکردند. دو شکایت دیگر نیز از خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران دارم که چرا روز جمعه خبر بازداشت من را به دروغ منتشر و فضا را متشنج کردند. خواسته ام این است که این موضوع روشن شود که چه کسی خبر را منتشر کرده و پیچیدگی هم در این باره وجود ندارد و مشخص است که چه کسانی خبر را منتشر کرده اند. یک شکایت دیگر هم از قرارگاه ثارالله است که چرا من را مورد ضرب وشتم و توهین قرار داده اند و همچنین نسبت به بازداشت غیر قانونی خود نیز شکایت دارم که البته به هیچ کدام از این شکایت ها رسیدگی نشده است."


او در باره شکایت ۲۶ امضا از حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات نیز خاطر نشان می کند: " حدود یک ماه پیش من را خواستند ،به دادسرا بردند، بازپرس بود؛ اعلام کرد که ۲۶ نفر متنی را امضا کرده که در اینترنت آمده است و در آن تاکید شده بر اینکه شما ها شکنجه شده اید. در آن برگه که بازپرس به من داد نوشته شده بود متهم که من اعتراض کردم که ما خود شاکی هستیم که خط زدند و عنوان مطلع شد و البته من نیز گفتم باید وکیلم دکتر حسین آبادی در جلسه حضور داشته باشد و به سوالی پاسخ ندادم. متاسفانه قرار نیز بر پیگیری شکایت ما نبود و نمی خواستند و ضعیت را پیگیری کنند بلکه بیشتر به دنبال آن بودند که ببیند که چه کسی این شکایت نامه را نوشته و چطور از زندان بیرون آمده است. متاسفانه دستگاه قضایی ما از بین رفته و تحت فرمان است و این دستگاه های امنیتی هستند که استعلام می کنند که چه کسی محکوم شود و یا ازاد شود و حتی متن بعضی از احکام دادگاه را نیز آنها می نویسند و از این رو حاضر نیستند که به شکایات ما رسیدگی کنند چرا که واقعیت ها مشخص می شود که در طی این مدت چه کرده اند و ابعاد دخالت های غیر قانونی آنان در انتخابات نیز معلوم می شود و جامعه متوجه می شود که در واقع آنان به چه شکل کودتا کرده اند. خصوصا که نگران هستند که با مشکلاتی که با آقای احمدی نژاد پیدا کرده اند و افشاگری هایی که انجام می شود جامعه متوجه شود که دغدغه اصلاح طلبان درست و جدی بوده است. "

--
حمایت از اعتصاب غذای هیجده زندانی سیاسی در اعتراض به شهادت
هاله سحابی
هدی صابر

سبز مي مانيم، تا هميشه