تحول سبز: گزارش پیش رو مشاهدات خواندنی یکی دیگر از شهروندان سبز اندیش است که ارسال شده. متنی خواندنی، سرشار از امید و احساس.
با هم می خوانیم.
ساعت ۱۶:۳۰ که شد دیگر طاقت نیاوردیم و از محل کارمان در نزدیکی تقاطع تخت طاووس و ولیعصر، بیرون آمدیم. به نزدیکی خیابان تخت طاوس که رسیدیم از دور ماشینهای متعدد نیروی انتظامی اعم از ون و سواری را شاهد بودیم که در کنار خیابان توقف کرده بودند. نزدیکتر که شدیم شاهد حضور گسترده افراد نیروی انتظامی، پلیس پیشگیری و نیروهای یگان فاتب در چهار دور تقاطع خیابان مطهری و ولیعصر شدیم.
به قصد برآورد اوضاع به سمت میدان ولیعصر حرکت کردیم. از همان محل به فاصله های بسیار کوتاه از هم نیروهای لباس شخصی در دسته های چند نفره در پیاده روهای دو طرف میدان حضور داشتند.
مشخص بود که از ساعاتی پیش در آنجا حضور دارند، چون خیلی از آنها روی نیمکتهای کنار پیاده روها یا سکوهای روبروی مغازه ها یا روی موتورهایشان نشسته بودند. آنها را می شد از روی ظاهر، کیسه در دست که کاور فسفری رنگ در آن قرار داشت و تجمع های چند نفریشان شناخت. تقاطع خیابان فاطمی با ولیعصر در ضلع شرقی خیابان ولیعصر دسته دیگر از نیروهای بسیجی حضور داشتند، حدود صد نفر، که عمدتا لباس پلنگی بدون اسم و نشان بر تن داشتند و از کفشهای کتانی متنوع مختلفی که پای هر یک از آنها بود می شد فهمید که لباس شخصی هایی هستند که فقط لباس فرم بر تن کرده اند.
سابقه خوبی از این نیروها طی تجمع ها قبلی در ذهن نبود و انتظار می رفت که با بیشتر شدن جمعیت،دست به سرکوب بزنند. در حدود بیست متری داخل تمام کوچه ها و خیابان های مشرف به خیابان ولیعصر بدون استثناء، یک ماشین پلیس نیروی انتظامی با چهار سرنشین حضور داشت. تقاطع خیابان زرتشت با ولیعصر هم محل تجمع دیگری از حدود یکصد تن بسیجی و لباس شخصی هایی بود که یک کاور پلنگی بر تن داشتند و همگی به باتوم و اسپری مسلح بودند. و یک وانت داشت بین آنها بستنی توزیع می کرد.
حضور نیروهای لباس شخصی تا میدان ولیعصر ادامه داشت و در دو طرف خیابان هر ده الی بیست متر یک دسته چند نفری حضور داشتند. میدان ولیعصر اما تقریبا پر شده بود از نیروهای امنیتی و انواع و اقسام خودروهای انتظامی و موتورسیکلت. در اطراف میدان شاهد بودیم که لباس شخصی ها در محلهایی که تراکم نیرو داشتند، از بین عابرین، کسانی را به آرامی دستگیر و به ماشینهایی منتقل می کرند.
خشونت خاصی در این دستگیریها دیده نمی شد. در این فضا و در حضور نیروهای امنیتی، علیرغم اینکه ساعت حدود ۱۷:۰۰ بود و هنوز یک ساعتی تا زمان شروع تجمع باقی مانده بود، حضور مردم از لحاظ تعداد در پیاده روها بیش از هر روز بود. جو در آن لحظات رعب آور بود و انتظار می رفت که مطابق راهپیمایی های قبلی به مجرد افزایش جمعیت،سرکوب شروع شود. انواع نیروهای امنیتی سوار بر موتورسیکلت، در خط ویژه اتوبوس خیابان ولیعصر، با سرعت و سر و صدای زیاد ویراژ می دادند و به بالا یا پایین حرکت می کردند.
وجود خط ویژه در خیابان ولیعصر انتقال سریع نیروهایشان را آسان کرده بود. ترافیک خودروهای شخصی داشت سنگین می شد. در بولوار کشاورز تردد خودروها به سختی انجام می گرفت و به نظر می رسید که عده ای زیادی از معترضین با خودروهایشان به محل نزدیک می شوند. دور میدان ولیعصر از بین نیروها گذشتیم و مجددا به سمت بالای خیابان ولیعصر ولی این بار در ضلع شرقی شروع به حرکت کردیم.
این سمت خیابان هم حضور نیروهای لباس شخصی مشهود بود که غالب آنها کاور فسفری رنگشان یا از جیبشان بیرون زده بود یا در حالی که آن را لای روزنامه پیچیده بودند، در دست گرفته بودند. اغلب با همدیگر در حال گپ و گفت بودند و گاها می خندیدند، به نظر راضی بودند … کم کم تراکم حضور معترضان داشت محسوس می شد.
علیرغم آنکه در بیانه شورای هماهنگی آمده بود که مردم از شرق خیابان به سمت بالا و از پیاده روهای غربی به سمت پایین حرکت کنند، چون افراد کمتر از جزییات بیانیه خبر داشتند در ابتدای تجمع زیاد به نظر نمی رسید که اینگونه باشد و افراد عمدتا در پیاده روی غربی به بالا و پایین در حرکت بودند. به داخل خیابان مطهری رفتیم، ساعت نزدیک ۱۸:۰۰ بود و جمعیت زیادی رو می شد دید که به سمت مسیر راهپیمایی در حرکتند. ترکیب جمعیتی زن و مرد تقریبا برابر بود. مجددا به داخل خیابان ولیعصر که برگشتیم دیگر کاملا حضور معترضین در پیاده روها مشهود بود و لحظه به لحظه زیاد تر می شد. تو این فضا بود که از اون مقدار رعب و نگرانی کم می شد. به سمت پارک ساعی حرکت کردیم.
تقریبا پیاده رو پر شده بود از جمعیت، به نحوی که اگر جمعیت کمی بیشتر می شد، تردد سخت می شد. خیابان هم پر بود از خودرو و ترافیک تقریبا قفل شده بود. وجود خودروها باعث شده بود هوای مسیر بسیار آلوده شود. ولی علیرغم سنگینی هوا و فضا!، حجم معترضین در پیاده روها آنقدر زیاد بود که امکان ورود خودروها از فرعی ها به خیابان وجود نداشت و مردم بعضا خودشان می ایستادند تا برای لحظاتی چند ماشین از فرعی به داخل خیابان ولیعصر وارد شود. روبروی پارک ساعی هم محل تجمع نیروی انتظامی بود. در پیاده رو به پشت سر که نگاه می کردی می دیدی موج جمعیت در حال حرکت اند. همه بودند، زن و مرد و پیر جوان. خیلی فضای خوبی شده بود. دیگر آنقدر جمعیت زیاد بود که لباس شخصی ها اصلا دیده نمی شدند.
تو این زمان تقریبا حرکت در پیاده روهای شرقی به بالا و در پیاده روهای غربی به پایین رعایت می شد. حس خیلی خوبی بود. واقعا جمعیت خیلی زیاد بود و تمام طول پیاده روها به صورت یکنواخت مملو از جمعیت معترضین بود. به علت زیادی جمعیت احساس امنیت خوبی حاکم شده بود. امروز برای اولین بار شاهد یک رفتار جدید از نیروهای امنیتی بودیم. نیروها مانع حرکت مردم نمی شدند و و از حرکت آنها جلوگیری نمی کردند. نیروهای انتظامی کادری تقریبا با متانت در محل های مختلف مستقر بودند و با نگاهشان حرکت انبوه معترضان را دنبال می کردند.
بسیجی ها اما غافلگیر شده بودند، علیرغم تدارکات زیاد قطعا انتظار حضور این همه معترض را نداشتند. با موتورهایشان خیابان را بالا و پایین می کردند، یکی دوبار به صورت دسته جمعی روی موتورهایشان "حزب الله حزب الله " را فریاد می زدند و عبور می کردند. بعضا حتی با خودروهای انتظامی تصادف هم می کردند و بدین ترتیب مضحکه ای می شدند برای مردم و در این دقایق دیگر مردم بودند که همگی لبخند بر لب داشتند، لبخندی از جنس امید، بر عکس بسیجیها و لباس شخصی ها که سردرگم و شتابزده به نظر می رسیدند.
در طول مسیر در ساختمانهای دو طرف خیابان ولیعصر خیلی ها از داخل منازل، از طبقات بالا، پایین را نگاه می کردند و با علامت پیروزی (وی) مردم را همراهی می کردند. قطعا آنها امکان فیلمبرداری و عکس گرفتن جهت پوشش خبری این راهپیمایی را هم داشته اند. لباس شخصی ها و بسیجیها هم امروز مثل همیشه فیلم و عکس گرفتند که البته در حین این کار با بی توجهی محض مردم روبرو بودند.
در طول مسیر اگرچه خشونتی از نیروها دیده نشد، ولی موارد بسیاری از دستگیری افراد به صورت کاملا سلیقه ای توسط بسیج و لباس شخصی ها مشاهده شد. که تقریبا همگی بدون مقاومت فرد بازداشت شده در حال اتفاق بود. مشخص نبود که این دستگیریها در چه حد جدی است و چقدر طول می کشد. خط ویژه کاملا در اختیار نیروهای امنیتی بود و خیلی آشفته و شلوغ در تردد بودند و به قول بعضی ها، در حال شکست از دشمن فرضی بودند.
امروز مردم همه همدیگر را حس کردند و می شد رضایت و امید رو در چهره همه دید. خیلی از کسایی که تردید داشتند برای شرکت در راهپیمایی، وقتی توسط دوستانشان از استقبال عالی مردم آگاه شدند، به مسیر آمدند. در طول راهپیمایی مسالمت آمیز امروز، سکوت برقرار بود. و قطعا تمام آنچه از راهپیمایی امروز انتظار می رفت، محقق شد. به همراه جمعیت تا ونک حرکت کردیم. میدان ونک هم همانند میدان ولیعصر مملو از نیروهای متنوع و مختلف امنیتی و انواع خودروها و موتورسیکلت بود.
ساعت از ۲۰ گذشته بود ولی امکان ترک محل برای آن جمعیت به این راحتی مقدور نبود. با تاریکی نسبی هوا و حدود ساعت ۲۰:۳۰ افرادی از نیروی انتظامی را دیدم که مردم را به ترک محل دعوت می کردند. ولی برخوردشان مناسب بود. مینی بوسها و اتوبوسهای زیادی در بالاتر از میدان ونک هم در حال سوار کردن بخشی از نیروهای انتظامی و همین طور بسیجی ها و لباس شخصیها بودند.
صحنه جالبی بود، مردم معترض، نیروی انتظامی و بسیجی و لباس شخصی، هر کدام در سمتی به دنبال وسیله ای برای ترک محل بودند. ولی بخش عمده ای از نیروهای امنیتی کماکان مستقر بودند. نیروهای انتظامی همگی خسته به نظر می رسیدند و آنهایی که سوار بر اتوبوسها شده بودند، سرشان را از فرط خستگی روی پشتی صندلی گذاشته بودند و چشمانشان را بسته بودند. شاید آنها هم راضی بودند از اینکه راهپیمایی امروز توسط لباس شخصیها و بسیجیها سرکوب و متشنج نشد و با آرامش طی شد. و احتمالا آنها هم مانند مردم در تعجب که امروز چرا بسیجی ها و لباس شخصی ها دست به سرکوب مردم بی گناه و مسالمت جو نزدند!؟
منبع_وب سایت کلمه
--
اعتصاب غذای زندانیان سیاسی را فراموش نکنیم!
سبز مي مانيم، تا هميشه
همراه شو عزیز