مجید دری در نقد رئیس دانشگاه علامه: خوشحالم دانشگاهی با چنین رئیسی و چنان وزیری از ادامه تحصیل محرومم کرد
مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه، که دوران حبس در تبعید خود را در زندان بهبهان می گذراند، با انتشار نامه ای به بررسی عملکرد ریاست دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته است.
به گزارش دانشجو نیوز، مجید دری در قسمتی از این نامه مینویسد: " (صدرالدین شریعتی) در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است…"
متن نامه مجید دوری به شرح زیر است :
« دانشگاه علامه به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی در پایگاه استنادی جهان اسلام I.S.C نتوانست رتیه ای را کسب کند و در همین راستا ۷۵ نماینده مجلس انتقادات شدیدی را نسبت به ضعف مدیریت دانشگاه متوجه وزارت علوم ساخته اند » روزنامه شرق ۲۱/۱۰/۸۹
گاهی خبرها چنان بیان می شود که انگار حادثه ای غیر مترقبه و ناگهانی چون سیل و زلزله رخ داده است و در تنگنایمان نهاده است . صرفنظر از اینکه این مسایل ، دست کمی از این جوادث ندارد اما نکته قابل تامل اینجاست که این رتبه و رده بندیها بر اساس عملکرد خودمان در سالهای گذشته انجام می شود و ناگهانی و غیر منتظره نیستند .
آقای صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه که سال ۸۴ بر مسند ریاست این دانشگاه تکیه زد ، عملکرد درخشانی ارائه نمود که بد نیست شما هم بدانید :
۱- تغییر رئیس دانشکده ها بر اساس گرایش فکری ایشان و نه سواد علمی و آکادمیک
۲- بازنشست و بازخرید کردن اساتید
۳- تقویت و تشدید برخوردهای حراست و کمیته انضباطی
۴- تغییر معاونت های دانشگاه که دسته کمی از خود ایشان در برخوردهای غیر اصولی نداشتند
۵- به تعطیلی کشاندن نشریات دانشجویی و عدم صدور مجوز جدید جهت فعالیت
۶- غیر قانونی اعلام نمودن انجمن اسلامی دانشگاه علامه و پلمپ دفاتر آن
۷- برخوردهای چکشی با دانشجویان منتقد و خفه کردن هر صدایی با تهدید و سپس اجرای اجکام سنگین انضباطی و گرفتن ژست فاتحانه پس از اجرای این اعمال و به قول خود خفه کردن دانشگاه
۸- تنها در سال ۸۵-۸۶ ، ۳۲ نفر از دانشجویان تعلیق شدند و یک نفر هم در مقطع کارشناسی ارشد اخراج گردید
این تنها بخشی از عملکرد ایشان است . بارها و بارها با ارسال نامه ، برگزاری تجمع و … به ایشان تذکر داده شد که با این روند دانشگاه به قهقرا خواهد رفت و بار علمی – فکری و انتقادی افت خواهد نمود . در همین راستا بارها به وزارت علوم مراجعه کردیم اما هیچگاه پاسخی دریافت نشد و تلاشهایمان جهت رسیدگی به تخلفات ایشان با ذکر موارد تخلف و اثبات ناکارمدی در مجلس وقت هم چون وزارت علوم راه به جایی نبرد . در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است و با چتر امنیتی که برای خود بوجود آورده به هیچکس پاسخگو نیست . یادم می آید یکی از دوستان طی پیگیری هایی که از وزارت علوم کرد توانست حکم معلق شدن تعلیقش را از کمیته انضباطی وزارت علوم بگیرد و نامه اش را به دانشگاه علامه آورد اما کوچکترین رسیدگی نشد و عملا تعلیقش اجرا شد و در مراجعه بعدی که به وزارت علوم داشت جواب شنید که : "کاری از از دست ما ساخته نیست . ما زورمان به رئیس دانشگاه نمی رسد ."
آنگاه که ما فریاد می زدیم اشان کفایت جهت ریاست دانشگاه را ندارند انواع و اقسام تهمت ها را روانه مان کردند و هنگامیکه در مقابل این روند ایستادیم و ساکت ننشستیم ، به زندانمان افکندند و هیچگونه رسیدگی به کارمان از طرف هیچ مسئولی انجام نپذیرفت فاجعه از پیش اغاز شده بود
صد البته این زنگ خطر برای تمامی دانشگاه ها به صدا در آمده است که با ادامه روند نصب مدیران ناکارآمد و بی کفایت و سرکوبگر دانشگاه ها یکی یکی از رتبه بندی علمی حذف شوند و بعد از واقعه درصدد برآورد خسارتش برآیند . مگر غیر از این گفتیم که ما رئیس انتصابی نمی خواهیم . کجای این حرف ناحق بود که تعلیق شدیم ؟ مگر ما نگفتیم با تمام نادانیمان ، دانشگاه در حال سقوط است و شما با تمام داناییتان چه کردید ؟ و باز می گوییم تا وقتیکه سهمیه به افراد فاقد صلاحیت تنها به دلیل عضویت در بسیج و … داده می شود ، نه تنها پیشرفتی صورت نمی پذیرد که بدتر از این را باید انتظار داشته باشید . و تنها پز دهید که بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی خاورمیانه هستیم.
حال به دنبال انقلاب فرهنگی دوم باشید و هی بگویید دختران باید فلان پوشش را داشته باشند و فلان پوشش و فلان لباس ممنوع است و برخود می کنیم . انگار تمام مشکلاتمان خلاصه شده است در رنگ کفش و اندازه مانتوی دختران !
باری ، صحبت اینجاست آیا با این عملکرد می توان حائز رتبه هم شد ؟ اصلا ما بیاییم و چون وزیر علوم بگوییم که ISI را به دلیل نمود شاخص های غربی قبوا نداریم و هکذا . آیا ISC را هم قبول ندارند ؟ ایشان بگویند پس چه را قبول دارند ؟ حتما رتبه بندی خودشان را البته بعد از تخریب و با خاک یکسان کردن دانشگاهها . کسی نیست به این آقای دکتر بگوید قبول داشتن و نداشتن جنابعالی اصلا مهم نیست و ملاک نمی باشد . نظرشخصی ات برای خودت، در جهان واقعی چه کرده ای ؟ کسی نیست به ایشان بگوید این ملاک های جهانی و تنها با گفتن قبول ندارم از اجرای درست وظایف تعیین شده نمی کاهد .
آقای شریعتی ! به گمانم زمان تکتازیت به پایان رسیده . بیا و پاسخگو باش و بگو چه ها که نکرده ای ؟ بگو که تمام هم و غمت اخراج و تعلیق و تهدید بود . بگو که تمام معاونانت را هم در راستای همین اصول انتخاب کرده ای . بگو که نشریات را بستی و دانشجویان را تعلیق و اخراج ، اساتید را بازنشسته و چنان کردی که دانشگاه علامه ، چون پادگان گردد . بگو که به همه چبز همت گماردی الا به وظایف اصلیت . وظایف تعیین شده ات و وظایفی که بر عهده هر رئیس دانشگاهیست . نکند شما هم چون رئیست این چیزها را قبول نداری و معیار شخصی تعریف کرده ای ؟
آقایان نماینده ! وقتی رئیس جمهورتان در مقابل میلیونها بیننده با وقاحت هرچه تمامتر دروغ می گوید و وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر می شود و در مقابل این دروغ شرم آور ، ما که محروم از تحصیل و ستاره داریم زندانی می شویم ، بی گمان وزیر علومی انتخاب می کند که می خواهد و می گوید دانشگاه را با خاک یکسان نمایید و درنهایت فردی رئیس دانشگاه می شود که عملکردش آه از نهاد برآورد . حال بیایید پائین تر و ببینید وضعیت اعضای هیئت علمی و اساتیدش چیست . هرچند با عرض پوزش از دوستان – خلایق هرچه لایق – لایق این دانشجویان ( دانشجویلن بسیجی و سهمیه ای ) کسی جز این بی تدبیران نیست .
و در آخر اعلام می دارم ، شادم و مسرورم که دانشگاهی با چنین رئیسی و چنان وزیری محروم شدم و از ادامه تحصیلم جلوگیری شد . هرچند با هزینه ای سنگین ، زیر بار این بی کفایتها نرفتم و فریاد زدم و اعتراض نمودم .
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زنده باد آزادی
زندان بهبهان
بهمن ۱۳۸۹
--