پيام نوروزي شوراي هماهنگي راه سبز اميد:
با صبر و استقامت و با راهکارهای متنوع مبارزه مدنی به استقبال بهار می رویم
شورای هماهنگی راه سبز امید در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۰ و عید نوروز با یاد آوری جوانان برومند و زنان و مردانی که به جرم درخواست اجرای کامل قانون اساسی و حقوق مسلم شهروندی به شهادت رسیده و یا دربند قانون شکنان گرفتار آمده اند، آورده است: درپای سفره های سبز هفت سین می نشینیم و با امید بازگشت به عدالت، آزادی، استقلال و پیشرفت در جهت بهروزی و سعادت مادی و معنوی همة ایرانیان، دست به دعا بر می داریم. هر چند که در لحظات شکوهمند تحویل سال، جای خالی فاطمة کروبی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و میرحسین موسوی و پیام های امیدبخششان هماره سبز است.
در این بیانیه با بیان اینکه ای کاش حاکمان این مرز وبوم، همان قدر که حاکمان ملل دیگر را به شنیدن صدای مردمشان فرا می خوانند، خود نیز صدای مردم خود را می شنیدند، تاکید کرده است: سال جدید را همراه با شما مردم آگاه و مقاوم، باز هم با صبر و استقامت و امید به پیروزی آغاز می کنیم، چرا که می دانیم پیروزی، همانا گام زدن در راه است، و با شما همنوا می شویم که «سبز یعنی استقامت تا بهار» ، و نوید می دهیم که در آینده با هدف متنوع ساختن شیوه های مبارزة مدنی، ارتقای تشکیلاتی جنبش و گسترش ابعاد بین المللی آن، برنامه ها و راهکارهایی را که با بهره گیری از نظرات رهبران وفعالان جنبش سبز طراحی شده، ارایه نماییم.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول والاحوال،
حول حالنا الی احسن الحال
(ای دگرگون کننده دلها و دیدگان, ای تدبیر کننده شب و روز, ای تحویل کننده سالها و حالها, حال ما را به بهترین حال تحویل بگردان)
هموطنان عزیز، همراهان و یاران گرامی
اینک در آستانة سال جدید قرار داریم. طلیعة فصل سبز و آغازی دوباره برای همة کسانی که به دنبال تغییر و تحول حیات خویشتن و جامعة خود هستند؛ دگرگونی به سوی فردایی بهتر و روشن ، زندگی پرامید و شاداب . این روزها در حالی به استقبال سال نو می رویم، که در پایان اولین سال «صبرواستقامت» و دوسال تلاش و پایمردی برای حاکمیت ارزش های والای اخلاقی و بازگرداندن کرامت انسانی که همة ادیان و مذاهب در پی احیای آن هستند را در کارنامة خویش داریم.
این روزها با یاد جوانان برومند و زنان و مردانی که به جرم درخواست اجرای کامل قانون اساسی و حقوق مسلم شهروندی ؛ به شهادت رسیده ویا دربند قانون شکنان گرفتار آمده اند ، درپای سفره های سبز هفت سین می نشینیم وبا امید بازگشت به عدالت، آزادی، استقلال و پیشرفت در جهت بهروزی و سعادت مادی و معنوی همة ایرانیان، دست به دعا بر می داریم . هر چند که در لحظات شکوهمند تحویل سال، جای خالی فاطمة کروبی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و میرحسین موسوی و پیام های امیدبخششان هماره سبز است .
فرهنگ وهویت تاریخی ملت فهیم ایران درطی اعصار و قرون ، پذیرای چندصدایی به عنوان مبنای همزیستی مسالمت آمیز بوده است. مردم ما در طول تاریخ، در مقابل کسانی که خواسته اند با زر و زور و تزویر، این چندصدایی را نادیده گرفته و تک صدایی را جانشین آن نمایند، مقاومت کرده اند.اگر تاریخ رفت و آمد اقوام مهاجم به این سرزمین اهورایی را بنگریم خواهیم دید که مهاجمان پس از چندی یا رنگ و بوی ایرانی به خود گرفته اند و یا مجبور به ترک این سرزمین شده اند. چنان چه به تقویمی که هرسال بر دیوارهای خانه هایمان می آوبزیم بنگریم خواهیم دید سال خورشیدی با چهار فصل، دوازده ماه منطبق با آن و مناسبت های ملی ما ودر کنارآن، سال قمری با ماه هایش، و مناسبت های مذهبی ما، ودر کنارآنها سال میلادی، ماه ها و مناسبت های جهانی اش . چنین است که چهارشنبة آخر سال، نوروز، سیزدهم فروردین، مهرگان و یلدا و ده ها مناسبت دیگر، با تاسوعا و عاشورا و قربان و فطر و غدیر، و به همراه روز جهانی کارگر، روز جهانی کودک، روز زن ، روز جهانی محیط زیست و میلاد مسیح در کنار یکدیگر معنی پیدا می کنند، و حذف هرکدام، نادیده گرفتن بخشی از هویت ایرانی، اسلامی و جهانی ما تلقی می شود . سفرة هفت سین و آئین های نوروزی، خود نمایش پایدار این همنشینی است: آئینه در کنار کلام خدا، شادباش سال نو در کنار دعا به درگاه الهی برای دگرگونی حالمان به بهترین حال ها، دید و بازدید با خویشان و دوستان در کنار زیارت قبور رفتگان و شهیدان؛ این است هویت مشترکی که به شخصیت مستقل و متفاوت شهروندان احترام گذاشته ومیراث تاریخی ایرانیان را ارج می نهد.
آیا خواست مردم ما طی دو سال گذشته چیزی جز به رسمیت شناخته شدن این چندصدایی بوده است ؟ پس چرا قتل و تجاوز، ضرب و شتم، حبس و حصر، تحقیر و تهدید را پاسخ شنیده اند؟ ای کاش حاکمان این مرز وبوم، همان قدر که حاکمان ملل دیگر را به شنیدن صدای مردمشان فرا می خوانند، خود نیز صدای مردم خود را می شنیدند. ای کاش همة آزادی هایی را که برای مردم دیگر کشورها می خواهند، برای مردم خود نیز می خواستند. ای کاش در کنار به رسمیت شناختن حق حاکمیت بر سرنوشت ملل دیگر، این حق طبیعی وخدادادی را برای مردم خویش نیز به رسمیت می شناختند. و ای کاش بجای تلاش برای مصادرة نهضت های ضداستبدادی منطقه، از سرنوشت مستبدان درس گرفته و استفاده از زر و زور و تزویر را کنار می نهادند و قبل از آنکه خیلی دیر شود، تسلیم خواسته های مردم خود می شدند.
اما اگر اقتدارگرایان ازآموختن سرباز زده اند، ما درس های زیادی یادگرفته و یاد داده ایم. ما آموخته ایم که برای رهایی از سیر انحطاط و اضمحلالی که دستاورد کوته بینی، نخبه گریزی، شایسته ستیزی، خودکامگی وباندبازی حاکمان است، باید همچنان سرزنده و مقاوم و صبور بایستیم.
می دانیم که به خشونت کشاندن حرکت عظیم مردم، ترفند ودامی است که اقتدارگرایان برای مشروعیت بخشیدن به سرکوب غیر قانونی شهروندان اندیشیده اند؛ حیله ای که دیکتاتورهای تونس ومصر ویمن ولیبی و…. به امیدفایق آمدن برخیزش انقلابی مردم به کار گرفتند. در عین حال با بدیهی بودن و به رسمیت شناخته شدن حق دفاع مشروع از جان و مال وناموس در برابر سرکوبگران، همچنان بر استفاده از همة راهها و اشکال مبارزة مدنی و مسالمت آمیز پای خواهیم فشرد و با بهره گیری ازاهداف و خواسته های دیرینة که در نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد، انقلاب اسلامی و جنبش اصلاحات تبلور یافته، استقلال، آزادی، عدالت و پبشرفت را در سرلوحة آرمان هایمان قرار خواهیم داد.
با صدای بلند می گوییم که انتساب جنبش ضد استبدادی سبز مردم ایران به آرزومندان بازگشت حکومتهای فردی غیر پاسخگو ویا تروریستهای بریده از ملت که هموطنان خود را به متجاوزان به این آب و خاک فروختند، مکر ناشیانه وکهنة زمامداران بی تدبیری است که با ندانم کاری، سعی می کنند آینده تاریکی را برای پیروزی جنبش ترسیم کنند.
ما در طول دو سال صبر و استقامت یاد گرفته ایم که برای اصلاح کژی ها ومبارزه با انحرافات بزرگی که در انقلاب مردم ما پدید آورده اند، حق نداریم همانند اقتدارگرایان حاکم، از هر وسیله نامشروعی برای رسیدن به هدف استفاده کنیم والتزام و پای بندی به مبانی وارزش های اخلاقی را، حتی در سخت ترین شرایط وبزنگاه ها، بر خود فرض می دانیم و بر خود می بالیم که جنبش سبز و رهبران آن در مقابل سیل اتهامات ناروا و زبان رکیک و سخیف حاکمان که نشان از عصبانیت ودستپاچگی آنان دارد، مواضع اصولی جنبش را با خویشتنداری وآراسته به ادبیاتی فاخر بیان می کنند. آموخته ایم که در بارة مسائل و چشم اندازها گفتگو کنیم و از خرد جمعی برای تصمیم گیری استفاده کنیم و اکنون منشور جنبش سبز که حاصل این گفتگو هاست بنای حرکت ماست که صدالبته، همچنان که بر اثر گفتگو ها ویرایش شده است، می تواند در فرایند گفتگو غنی تر شود. یادگرفته ایم که شبکه های اجتماعی که در آن عضو هستیم را با تشکیل جمع های مختلف و یا تقویت گروه های مختلفی که در آن عضو هستیم تقویت کنیم. یاد گرفته ایم که جنبش نه وابسته به یک فرد که متکی به بی شماری خرده توانهاست. یادگرفته ایم همچنان که در دوران انتخابات بر پایه راهبرد هر ایرانی یک ستاد، هر کدام در گوشه ای با ابتکارها و مقاومت های کوچک دستاوردهای بزرگ به دست آوردیم، از هر مجال برای گشودن پنجره ای جدید رو به امید بهره ببریم. یادگرفته ایم که راه تثبیت ارزش هایی که در عرصة سیاسی دنبال آن هستیم، گره زدن آن ارزشها در تمام عرصه ها و جاری کردن آنها در زندگی است. یادگرفته ایم که در شرایطی که دولتی ناکارآمد هر روز سفره مردم را کوچک تر می کند، بی مسئولیتی دولت در قبال سیاست های غلط اقتصادی و سیاسی، مسئولیت ما را در قبال هموطن همسایه، دوست و آشنا بیشتر می کند. یاد گرفته ایم که در عین متکثر بودن، در راه رسیدن به اهداف جنبش، متحد باشیم و از هرگونه تفرقه افکنی و انحصارطلبی که آفت و مانع راه است، بپرهیزیم.
می فهمیم که شعله ور ساختن حس کینه و انتقام، سرانجامی جز پدید آمدن استبدادی دیگر ندارد، ودر فردای پیروزی، عفو عمومی همة خطاکاران، به جز کسانی که فرمان ودستورسرکوب وریختن خون بیگناهان وآزاداندیشان را صادر کرده اند و باید در دادگاه های علنی و در پیشگاه هیئت منصفه و مطابق قانون محاکمه شوند، خداپسندانه ترین و عقلایی ترین گام برای سامان بخشیدن به این سرزمین محنت زده است. می دانیم که دست یابی به اقتدار و عزت در صحنة بین المللی نیازمند دست کشیدن از ماجراجویی های بی فرجام در سیاست خارجی و یافتن راهکارهای معقول برای حفظ استقلال از طریق همزیستی مسالمت آمیز است و حفظ منافع ملی تنها از طریق همکاری در جهت منافع مشترک جهانی ممکن است.
باورمان این است که قانون اساسی دارای پشتوانة رأی مردم و نقطة اجماع ملی ماست و نهادینه شدن حاکمیت قانون به معنی الزام زمامداران حکومتی ودولتمردان به اجرای بی چون وچرا وکامل قانون، تضمینی خواهد بود برای ایجاد حکومتی مردم سالار که از تضییع حقوق وآزادی های سیاسی ملت و بروز وظهور استبداد وخودکامگی در لباس وچهره دیگر جلوگیری خواهد کرد. علیرغم درخواست مشروع ملت ایران برای حذف و اصلاح بخش ها واصولی که راه را بر شکل گیری خودکامگی هموار ساخته و با حاکمیت اراده و حقوق مسلم مردم مغایرت دارد، پذیرش حاکمیت قانون در همة امور، ارکان و مناصب را تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی واحقاق حقوق شهروندی تلقی می کنیم. ایمان داریم که میزان، رأی ملت است.
به خوبی واقفیم که زخم هایی که در طول تاریخ بر تن رنج دیدة این مردم وارد شده، ناشی از قدرت های فراقانونی و قانون گریزی هایی است که این روزها به عرف رایج حکمرانی تبدیل شده و برای بازگرداندن عزت و استقلال به قوه مقننه وقوه قضاییه، تأکید بر اصل تفکیک قوا و عدم تمرکز قدرت در یک فرد یا نهاد که به عدم پاسخگویی و گسترش فساد می انجامد، ضروری است. بدون تردید پافشاری بر آزادی سریع زندانیان سیاسی که به صرف اعتراض و انتقاد به رویه های جاری، با انواع اتهامات ساخنگی، بازداشت و به روش کاملا غیر قانونی محاکمه وبه جرایم بی پایه محکوم و در زندان به سر می برند، با روح دینداری و آزادیخواهی سازگار خواهد بود.
می دانیم که برگزاری تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز، حق مسلمی است که هم در قانون اساسی ما و هم در بیانیة جهانی حقوق بشر( که کشور ما نیز آن را پذیرفته) بر آن تأکید شده است. می دانیم که دفاع از حقوق اقلیت ها، قومیت ها و زنان، برای دستیابی به ایرانی بهتر ضروری است. بر خود واجب می دانیم که ازهیچ تلاشی برای رفع بازداشت و حصر رهبران جنبش سبز و همسرانشان که نمونة استقامت و پایداری برای احقاق حقوق حقة مردم هستند، تا جان در بدن داریم دریغ نورزیم. می دانیم که نیل به آزادی و به دست آوردن زندگی عزتمندانه، بدون تلاش و استقامت میسر نیست، و بقول سعدی «بکوشید تا جامة ذلت نپوشید». می دانیم که کشوری با این همه ثروت خدادادی و سرمایة هنگفت انسانی، نباید به علت سوء مدیریت دولتمردان، مردمانی تا این اندازه فقیر و محنت زده داشته باشد. آری ما، برخلاف اقتدارگرایانی که تنها راه تکیه بر قدرت را در ارعاب و سرکوب و فرافکنی می دانند، درس های خود را بخوبی فراگرفته ایم و ایمان داریم که: ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (خداوند حال هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان حالشان را دگرگون کنند).
از همین روسال جدید را همراه با شما مردم آگاه و مقاوم، باز هم با صبر و استقامت و امید به پیروزی آغاز می کنیم، چرا که می دانیم پیروزی، همانا گام زدن در راه است ، و با شما همنوا می شویم که «سبز یعنی استقامت تا بهار» ، و نوید می دهیم که درآینده با هدف متنوع ساختن شیوه های مبارزة مدنی، ارتقای تشکیلاتی جنبش و گسترش ابعاد بین المللی آن، برنامه ها وراهکارهایی را که با بهره گیری از نظرات رهبران وفعالان جنبش سبز طراحی شده، ارایه نماییم. ایمان داریم:
--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم
همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد
کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود
دشوار زندگي، هرگز براي ما
بي رزم مشترک، آسان نمي شود
روز خشم مردم ایران نزدیک است!