Friday, May 27, 2011

حسین کروبی: نیروهای امنیتی سه ماه است پرونده‌ی تحصیلی فرزندانم را از مدرسه با خود برده‌اند


حسین کروبی: نیروهای امنیتی سه ماه است پرونده‌ی تحصیلی فرزندانم را از مدرسه با خود برده‌اند

ندای سبز آزادی: صد روز از حصر خانگی مهدی کروبی و همسرش می‌گذرد و در این مدت اخبار ضد و نقیضی درباره شرایط وی از سوی رسانه‌های دولتی منتشر می‌شد که تلاش می‌کردند، شرایط وی را شرایطی عادی جلوه دهند.

اما حسین کروبی، فرزند ارشد آن‌ها این اخبار را کذب می‌داند و حتی اعلام می‌کند که پدرش هفته‌ی گذشته "برای اولین بار" توسط ماموران امنیتی به هواخوری مجتمع محل سکونت‌شان برده شده است.

حسین کروبی همچنین از فشارهایی که پس از آغاز این حصر بر وی و خانواده‌اش آمده می‌گوید و خبر می‌دهد که "نزدیک به سه ماه است ماموارن امنیتی پرونده‌های تحصیلی فرزندانم را از مدرسه ضبط کرده و با خود برده اند."

خبرنگار جرس درباره آخرین وضعیت مهدی و فاطمه کروبی، با پسر ارشد آن‌ها به گفت‌وگو نشسته است که در پی می‌آید:

- در حال حاضر نزدیک به صد روز از حصر آقای کروبی و همسرشان می‌گذرد؛ ممکن است درباره آخرین وضعیت پدر و مادرتان توضیح دهید؟

قبلا همان‌طور که مادرم در مصاحبه با سایت سحام نیوز گفته بودند شرایط پیش از عید نوروز بسیار سخت بود. ولی بعد از عید نوروز شرایط کمی بهتر شده. به این معنا که از ۱۵ فروردین نیروهای امنیتی تلویزیونی را در اختیار قرار دادند. البته برنامه های تلویزیون که دیدن ندارد، تنها آقای کروبی سریال مختارنامه را جدی پیگیری می کردند و یا اینکه از برخی برنامه های خبری صدا و سیما استفاده می‌کنند. چند روزی هم هست که مادرم توانسته اند چند کتاب شعری که حاج آقا به ایشان سفارش داده بودند مانند دیوان اشعار حافظ و مولانا و پروین اعتصامی رو با هماهنگی ماموران امنیتی برایشان تهیه کنند و اکنون آقای کروبی به غیر از قرآن و مفاتیح، صاحب این کتاب ها شدند و اوقات خود را با این ها سپری می کنند. جالب هست که بدانید هفته گذشته نیز برای اولین بار، ماموران پدر را برای هواخوری به حیاط مجتمع برده بودند.

نیمی از واحدهای مجتمع مسکونی که پدر و مادرم در آن‌جا ساکن هستند متعلق به افراد دیگر است و طی این مدت حقوق آنان به دلیل این رفتار نیروهای امنیتی ضایع شده بود، به همین دلیل پدرم درخواست کردند که مادرم خانه ای را تهیه کنند که از این منزل به منزل دیگری نقل مکان کنند تا بیش از این حقوق مالکان دیگر ضایع نشود. مادرم ابتدا ساختمانی را در حوالی میدان هفت تیر فراهم کردند، ولی مورد موافقت وزارت اطلاعات قرار نگرفت. آن هم به دلیل موقعیتش که در هفت‌تیر هست. اکنون مادرم مجددا دنبال مکان دیگری هستند؛ اما مشکل اساسی این هست که مالکان حاضر به اجاره و رهن دادن منزل‌شان نمی‌شوند. این عدم موافقت مالکان از جهت آقای کروبی و همسرش نیست بلکه به خاطر ۲۰ مامور امنیتی است که شبانه روز در منزل باید حضور داشته باشند. مالکان نمی دانند و مطمئن نیستند که چه بلایی بر سر ملک ممکن است بیاید و جرات رهن و اجاره دادن ملک خود را ندارند. بنده امیدوارم مادرم تا چند روز آینده بتوانند این محل جدید را تهیه و انتخاب کنند. در مورد تلفن نیز باید بگویم آقای کروبی به هیچ عنوان دسترسی به هیچ‌گونه وسیله ارتباطی ندارند. نه روزنامه و نه کتاب و نه چیز دیگری. البته مشکلی برای خرید مواد آذوقه نیست. در مورد ملاقات ها هم هرکدام از فرزندان به غیر از من توانسته‌اند یک مرتبه دیدار داشته باشند.

- به نظر می آید رسانه‌های جریان حکومتی همچنان علاقه زیادی به انتشار اخبار دروغ و مشکوک در مورد رهبران جنبش سبز و همسرانشان دارند، به صورت مشخص و در آخرین مورد سایت ندای انقلاب اقدام به انتشار اخبار عجیبی از وضعیت ایشان در حصر کرد. چه دلیلی برای چنین فضا سازی هایی می بینید؟

متاسفانه از رسانه‌هایی که از پول بیت‌المال دارند ارتزاق می‌کنند هیچ جای تعجبی نیست. وقتی که در سوریه بیش از ۷۰۰ نفر کشته شده اند و کلمه‌ای این رسانه ها نمی گویند و یا با کمال وقاحت شهید دزدی می کنند و شهدای جنبش سبز را به عنوان شهدای بسیج مصادره کرده و برای آنها کارت بسیج جعلی صادر می‌کنند و حتی به خانواده‌ها مراجعه می کنند و قصد دارند با دادن وعده استفاده از مزایای بنیاد شهید، پول نقد و غیره آنها را تطمیع و از خانواده ها را از تکذیب اصل ماجرا و موضوع بازدارند؛ دیگر از این رسانه ها و اخبارشان چه انتظاری باید داشت و اخبار اینها هیچ گونه اعتبار و ارزشی ندارد.

- در این مدت، برای خودتان و برادرتان نیز محدودیتی پیش آمده است؟ یادم می آید روزهایی شما گفته بودید حتی امنیت به مدرسه فرستادن فرزندتان را هم ندارید؛ آیا فشارها و مزاحمت‌ها همچنان ادامه دارد؟

بعد از اینکه در همان ایام به منزل من ریختند و حدود ۱۳ روز در خانه ام مستقر بودند و حتی فزرندانم در این ایام دسترسی به کتاب‌های مدرسه شان نیز نداشتند؛ دوستان اطلاعاتی زحمت کشیدند و از منزل شخصی من خارج شدند و به دنبال آن با مراجعه به محل تحصیل فرزندانم ،حدود سه ماه است که پرونده های تحصیلی فرزندانم را از مدرسه ضبط کرده و با خود برده اند. بنده هم پیغام دادم و مجددا از همین طریق پیغام می‌دهم که اگر پرونده های فرزندانم را برنگردانید به رهبری نامه می نویسم و برخی موارد را با ایشان مطرح می کنم. چون این‌طور کارهای زشت و کودکانه فقط توسط سازمان امنیت استالین صورت می گرفت و این برای حاکمیت زشت است که بعد از رفتن سراغ خانواده مهدی کروبی حالا به سراغ نوه های وی نیز بروند. کار حکومت به کجا رسیده که از دو فرزند مدرسه ای من جهت فشار بر من دارند استفاده می کنند؟ کاری که ساواک حتی یک مورد با چریک‌های مسلح هم انجام نداد. این اقدامات نهادهای امنیتی نشان از قدرت آنها نیست، بلکه نشان از ضعف آن‌ها است.

- در حال حاضر پدر و مادرتان کجا هستند؟

همانطور که طی این مدت گفته شد حاج آقا در منزل هستند و هرگز نتوانستند از منزل حتی برای دقایقی خارج شوند ولی مادرم برای درمان و برای تعویض منزل از خانه خارج شده اند.

- آخرین بار که یکی از اعضای منزل یا دوستان آنها را ملاقات کرده‌اند کی و تحت چه شرایطی بوده است؟

آخرین دیدار با آقای کروبی توسط خانواده من صورت گرفت اما متاسفانه به دلیل اینکه ماموران خواسته بودند همسرم را بازرسی بدنی کنند و ایشان اعتراض کرده بودند، از ملاقات همسرم با پدر جلوگیری به عمل آورده بودند.

همسرم به بازرسان گفته بود "وقتی دیدار در حضور چهار ماموران امنیتی خانم و آقا صورت می‌گیرد دیگر چه جای بازرسی بدنی و این‌که من چه چیزی را می‌توانم به ایشان در حضور این تعداد نیرو امنیتی منتقل بکنم؟ از طرف دیگر این‌جا منزل آقای کروبی هست و شما منزل ایشان را تصرف کرده اید و حق ندارید مرا بازرسی بدنی کنید." لذا تنها فرزندانم با ایشان دیدار داشتند. در همان دیدار پدرم به فرزندانم گفته بودند: "من اگر آزاد بشوم همان بیانیه‌ها و همان مصاحبه ها را انجام خواهم داد و بر مواضع قبلی خودم محکم ایستاده ام".

- گفته شد که مدت‌ها چراغ منزل‌شان خاموش بود و هیچ تحرکی در منزل مشاهده نمی‌شد. آیا مشخص شد که در آن روزها ایشان در کجا و تحت چه شرایطی بوده‌اند؟

همان‌طور که در همان زمان گفته شده بود ایشان را از منزل خارج نکرده بودند و نیروها پنجره ها را بسته و روی آنها را پوشانده بودندکه هیچ نوری از منزل خارج نشود. لذا هیچ گونه علامتیکه مبنی بر حضور این عزیزان در منزل باشد وجود نداشت و ما تصور می کردیم هیچ کسی در منزل نیست. حتی ماموران چراغ های پارکینگ و راهرو ها را نیز خاموش کرده بودند. پدر و مادرم آن روزها در شرایط خیلی سختی بوده اند و به موقع گفته خواهد شد که چه رفتارها و برخوردهای زشتی را این افراد با این دو بزرگوار انجام داده اند.


--
همگی مهیای خرداد پر حادثه شویم
سبز مي مانيم، تا هميشه
همراه شو عزیز